سلامت باروری

آخرین مطالب «سلامت جنسی و روان»

سلامت جنسی و روان
تغییرات میل جنسی زنان در گذر زمان

تغییرات میل جنسی زنان در گذر زمان

تغییرات میل جنسی حتی اگر هر روز اتفاق بیفتند، طبیعی است. معمولا میل جنسی زنان با افزایش سن، به دلیل چرخه‌های قاعدگی، بارداری، یائسگی (زادبس) و تغییرات زندگی، کاهش می‌یابد. البته، وقتی وارد یک دهه جدید از زندگیتان می‌شوید، تفاوت چشمگیری را مشاهده نخواهید کرد و این تغییرات به مرور رخ می‌دهند. میل جنسی زنان در دهه ۲۰ زندگی: میل جنسی، تمایل به داشتن رابطه جنسی است. بسیاری از عوامل بیولوژیکی و روانشناختی در میزان تمایل شما تاثیرگذار است. هورمون‌هایی مانند تستوسترون، استروژن و پروژسترون در میزان میل جنسی، برانگیختگی و ارگاسم نقش دارند. با افزایش سن، این هورمون‌ها کمتر ترشح شده و باعث کاهش میل جنسی می‌شوند. میل جنسی یک زن در ۲۰ سالگی، بسیار قوی است و سطح تستوسترون او هنوز کاهش پیدا نکرده است. عواملی مانند بچه‌دار شدن یا رابطه‌ی طولانی مدت، می‌تواند تمایل شما برای داشتن رابطه جنسی را تحت تاثیر قرار دهد. علاوه‌بر افزایش سن، تغییرات هورمونی در طول یک چرخه قاعدگی نیز روی میزان میل جنسی تاثیرگذار است. وقتی پریود هستید، استروژن کاهش می‌یابد و به آرامی در طول فاز فولیکولی زیاد شده و میل جنسی را افزایش می‌دهد. حدود دو هفته بعد، در طول تخمک‌گذاری (زمانی که احتمال باروری زیاد است)، سطح تستوسترون و استروژن شما به بالاترین حد خود می‌رسد و شما را برای داشتن رابطه جنسی آماده می‌کند. معمولا میل جنسی زنان در این زمان، به بالاترین حد خود می‌رسد. پس از تخمک گذاری، میل جنسی شما کاهش می‌یابد. روش‌های پیشگیری از بارداری که شامل دارو هستند، می‌توانند باعث کاهش میل جنسی شوند. علاوه‌بر این داروهای ضدافسردگی نیز چنین عوارضی دارند. اگر میل جنسی شما در دهه ۲۰ زندگیتان کم است، به پزشک یا مشاور مراجعه کنید. میل جنسی زنان در دهه ۳۰ زندگی: اگر میل جنسی شما در دهه ۳۰ کم باشد، احتمالا به دلیل کاهش سطح تستوسترون است. علاوه‌بر این، استرس، درگیری‌های کاری و افزایش مسئولیت‌های زندگی نیز می‌توانند میل جنسی را کم کنند. استرس با کاهش تستوسترون، میل جنسی را سرکوب می‌کند. بسیاری از افراد، اغلب در اوایل ۳۰ سالگی یا بعد از آن بچه‌دار می‌شوند. در هر سنی که بچه‌دار شوید، ممکن است با کاهش میل جنسی، به دلیل بارداری یا تغییرات هورمونی روبرو شوید. طبیعی است که در طول بارداری میل جنسی کمی داشته باشید. قبلا در سلامت باروری به «رابطه جنسی در طول بارداری» پرداختیم. کاهش استروژن پس از زایمان و شیردهی نیز می‌توانند باعث خشکی واژن شده و در نتیجه‌، رابطه جنسی را نامطلوب کنند. توانایی بیان نیازهای خود و حرف زدن با شریکتان، باعث می‌شود تا در این دوران، رابطه شما صمیمانه باقی بماند. حتی اگر رابطه جنسی وجود نداشته باشد.  اگر با خشکی واژن یا کاهش میل جنسی بعد از زایمان مواجه هستید، پزشک ممکن است درمان‌های هورمونی یا روان‌کننده‌های واژن را پیشنهاد کند. یوگا و مدیتیشن هم می‌توانند به کاهش میل جنسی مرتبط با استرس کمک کنند. میل جنسی زنان بعد از ۴۰ سالگی:سن رایج زادبس در زنان، معمولا بین ۴۵ تا ۵۵ سالگی است که طی آن، تغییرات هورمونی قابل توجهی رخ می‌دهد. حدودا بین ۵ تا ۱۰ سال قبل از زادبس، تخمدان‌ها، به تدریج، تولید استروژن را کاهش می‌دهند. کاهش استروژن می‌تواند بافت واژن را خشک کرده و یک رابطه جنسی دردناک را در پی داشته باشد. کاهش سطح پروژسترون هم ممکن است باعث پریودهای سنگین‌تر، PMS بیشتر، افزایش وزن، بدخلقی، بی‌خوابی و تحریک‌پذیری شود. اگر خشکی واژن و سایر عوارض جانبی زادبس، باعث کاهش میل جنسی شما شده، درمان با پروژسترون یا تستوسترون می‌تواند کمک‌کننده باشد. اگرچه زادبس تحت تاثیر تغییرات بیولوژیک هورمونی و باورهای فرهنگی باعث کاهش میل جنسی زنان می شود، اما در برخی هم وجود هورمون تستسترون ترشح شده از غده فوق کلیه منشا تمایل و رغبت به رابطه جنسی هست. طبیعی است که همواره در حال و هوای داشتن رابطه جنسی نباشید. اگر این حس، پس از گذشت حداقل ۶ ماه ادامه یافت و باعث استرس و ناامیدی شد، اختلال میل جنسی کم یا (HSDD) در نظر گرفته می‌شود. در این شرایط بهتر است با یک درمانگر جنسی مشورت کنید.   دکتر زهره کشاورزپزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسیعضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی منبع
ادامه مطلب »
۲۸ مهر ۱۴۰۲
سلامت جنسی و روان روابط زناشویی و سلامت جنسی اختلالات جنسی
تفاوت میان ناسازگاری و اختلال عملکرد جنسی

تفاوت میان ناسازگاری و اختلال عملکرد جنسی

شاید برای شما هم پیش آمده که برای مدتی از رابطه جنسی لذت نبرید.‌ ممکن است با گذشت زمان، اشتیاقی برای داشتن فعالیت جنسی، نداشته باشید. شاید نتوانید رابطه را مانند گذشته، آن طور که دوست دارید؛ شروع کنید یا به پایان برسانید. بسیاری از زوج‌ها، اختلال عملکرد جنسی را تجربه کرده‌اند. اکثر کسانی که به دنبال درمان هستند، بهبود رابطه را تجربه می‌کنند. به طور کلی، اختلال عملکرد جنسی در چند دسته قرار می‌گیرد: اختلال میل: فقدان میل جنسی یا کاهش اشتیاق برای داشتن رابطه جنسی اختلال برانگیختگی: ناتوانی در برانگیختگی فیزیکی اختلال ارگاسم: تاخیر یا عدم ارگاسم اختلال درد: درد هنگام رابطه جنسی طیف وسیعی از مسائل فیزیکی و روانشناختی می‌توانند باعث اختلال عملکرد جنسی شود، از جمله: داروهای ضدافسردگی یا عوارض جانبی سایر داروها افزایش سن: ممکن است که با بالا رفتن سن، مانند گذشته برانگیخته نشوید. اختلال عملکرد کف لگن (برای زنان): این می‌تواند به دلایل مختلف، از جمله زایمان، اختلال لگن یا آسیب رخ دهد که باعث درد و مشکلات ارگاسم می‌شود. اختلال عملکرد کف لگن، با فیزیوتراپی قابل درمان است. تغییر در هورمون‌ها: این می‌تواند به دلیل افزایش سن، یک اختلال پزشکی یا دارو رخ دهد که بر روی میل، میزان برانگیختگی و ارگاسم تاثیر می‌گذارد. اضطراب یا افسردگی حوادث تلخ گذشته یا تروما (به ویژه آسیب جنسی) مصرف الکل یا مواد مخدر: استفاده بیش از حد یا سوء مصرف مواد، می‌تواند منجر به کاهش میل، عدم برانگیختگی و اختلال ارگاسم شود. همه اشکال اختلال عملکرد جنسی را می‌توان با مداخلات پزشکی یا سلامت روان، درمان کرد. تحقیقات منتشر شده، به این نتیجه رسیدند که درمان، زمانی بهترین نتیجه را به همراه دارد که علاوه‌بر تراپی شخصی، مشاوره زوج‌ها نیز انجام شود. اما ناسازگاری جنسی چیست؟ آیا واقعا چیزی به نام ناسازگاری جنسی وجود دارد؟ بله. اغلب زوج‌هایی که مشکلات دائمی در ارتباط و عملکرد جنسی دارند، از نظر جنسی، ناسازگار تلقی می‌شوند. توجه داشته باشید که ناسازگاری جنسی با اختلال عملکرد جنسی متفاوت است. در ادامه چندین مثال از ناسازگاری جنسی آورده شده است: شایع‌ترین عدم تطابق جنسی مربوط به دفعات یا زمان رابطه جنسی است. برخی افراد میل جنسی بالاتر یا کمتری نسبت به شریکشان دارند. این عدم توافق در زمان و تعداد دفعات رابطه جنسی، می‌تواند صمیمیت افراد را کاهش دهد. یک مورد دیگر این است که برخی افراد یک نوع خاص از رابطه را ترجیح‌ می‌دهند. علایق متفاوت افراد ممکن است باعث ناسازگاری جنسی شود. همچنین برخی افراد ممکن است گرایش‌های جنسی واقعی خود را از همسرشان پنهان کنند. تمایلات جنسی که خود فرد نیز ممکن است از وجود آن‌ها، آگاهی نداشته باشد. اگر شما و همسرتان دچار اختلال عملکرد یا ناسازگاری جنسی هستید، از درمان خجالت نکشید. پزشک می‌تواند به شما در شناسایی مشکل و یافتن درمان مناسب، کمک کند.   دکتر زهره کشاورزپزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسیعضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی منبع
ادامه مطلب »
۱۹ مهر ۱۴۰۲
سلامت جنسی و روان
علائم سوء استفاده جنسی در کودکان و نوجوانان (تا ۱۸ سال)

علائم سوء استفاده جنسی در کودکان و نوجوانان (تا ۱۸ سال)

بسیاری از کودکانی که تحت آزار جنسی قرار گرفته‌اند، هرگز از آن حرف نمی‌زنند. علائم سوء استفاده جنسی در کودکان شامل تغییرات عاطفی، رفتاری و علائم فیزیکی است. افرادی که از کودکان سوء استفاده جنسی می‌کنند؛ اغلب اعضای خانواده یا کسانی هستند که شما و فرزندتان او را به خوبی می‌شناسید. کودکان به شیوه‌های مختلف به آزار جنسی واکنش نشان می‌دهند. نحوه واکنش کودکان به سن، تعداد و شدت آزار، اتفاقاتی که در طول آن حادثه رخ داده و فردی که مسئول آن است؛ بستگی دارد. ممکن است کودکان به شما نگویند که آزار جنسی را تجربه کرده‌اند اما علائم فیزیکی و تغییرات در رفتار یا احساسات آن‌ها، می‌تواند دال بر این قضیه باشد. برخی از کودکان فقط علائم اندکی را نشان می‌دهند و بعضی اصلاً هیچ نشانه‌ای ندارند. اگر فرزند شما یک یا چند مورد از علائم را نشان داد، لزوما به این معنی نیست که آزار جنسی را تجربه کرده. رفتار یک فرد ممکن است به دلایل زیادی تغییر کند اما بهتر است که سوء استفاده جنسی را به عنوان یک احتمال در نظر بگیرید. علائم سوء استفاده جنسی در کودکان (تا ۱۱ سال): تغییر در احساسات ساکت تر یا دورتر از حد معمول است. بی‌دلیل گریه می‌کند. شروع به خیس کردن تخت یا خاکی کردن شلوار خود می‌کند. سوالاتی مانند «آیا مردم باید اسرار خود را حفظ کنند» می‌پرسد. پرخاشگر است یا بدون هیچ دلیل واضحی عصبانی به نظر می‌رسد. سردرد یا دل‌درد دارد بدون اینکه دلیل مشخصی برای آن وجود داشته باشد. کابوس می‌بیند. وابسته می‌شود. علاقه ای به بازی ندارد یا از مکان‌ها و افراد خاصی دوری می‌کند رفتارهای جنسی مضر دارد. (مانند نشان دادن ناحیه تناسلی خود به دیگران) مشکل خواب دارد. خوردن بیشتر یا کمتر از حد معمول (افزایش یا کاهش وزن)  عملکرد او در مدرسه افت کرده است. تمایلی به مراقبت از خود یا بهداشت شخصی ندارد. مانند یک کودک کوچک‌تر رفتار می‌کند. علائم فیزیکی: این نشانه‌ها ممکن است در هر فردی که تحت آزار جنسی قرار گرفته (فارغ از سن)، مشاهده شود: تورم یا قرمزی در ناحیه تناسلی درد هنگام رفتن به توالت مشکل در راه رفتن یا نشستن کبودی در قسمت‌های نرم بدن مانند باسن یا ران علائم عفونت ادراری، مانند سوزش هنگام رفتن به توالت علائم عفونت مقاربتی، مانند ترشح از آلت تناسلی یا واژن تغییر در سیکل‌های پریود علائم سوء استفاده جنسی در نوجوانان: تغییر در احساسات: پرخاشگر است یا بدون دلیل خاصی عصبانی به نظر می‌رسد. سردرد یا معده دردهای بدون دلیل وقتی از یک شخص یا مکان خاصی نام برده می‌شود، عصبانی و ناراحت به نظر می‌رسد. در ایجاد و یا حفظ روابط مشکل دارد. بی‌دلیل گریه می‌کند. کابوس می‌بیند. عزت نفس پایینی دارد. گوشه‌گیر یا ترسیده به نظر می‌رسد و نشانه‌هایی از افسردگی یا اضطراب دارد. در مورد هویت جنسی خود سردرگم است. تغییرات در رفتار: متفاوت لباس می‌پوشد لباس، کفش، کیف، جواهرات یا لوازم الکترونیکی دارد که از منابع ناشناخته تهیه شده‌اند. رفتارهای پرخطر جنسی دارد و کارهای ریسک‌پذیر جنسی را انجام می‌دهد‌. (مانند وارد کردن اشیا در مقعد یا واژن) در استفاده از مواد مخدر یا الکل زیاده‌روی می‌کند. به خود یا دیگران آسیب می‌رساند. رانندگی ایمنی ندارد. زمان زیادی آنلاین است و روابط آنلاین خود مخفی نگه می‌دارد. به طور مرتب غذا نمی‌خورد و وعده‌های غذایی را از دست می‌دهد. مشکل خواب دارد. تغییراتی که ممکن است در مدرسه یا زندگی اجتماعی شاهد آن باشید: بیش از حد معمول زمانش را صرف خودش می‌کند. دوستانش را تغییر داده است. از افراد یا مکان‌های خاصی مانند خانه‌ی دوستان یا یک گروه ورزشی دوری می‌کند. اجتناب از از فعالیت‌هایی که قبلا از آن‌ها لذت می‌برد. همه کودکان حق دارند در محیط و مکان امن زندگی کنند و بزرگ شوند. محافظت از کودکان در برابر آزارهای این چنینی به رشد و شکوفایی جامعه‌ای ایمن کمک خواهد کرد.   دکتر زهره کشاورزپزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسیعضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی   منبع
ادامه مطلب »
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
سلامت جنسی و روان تازه
چرا قربانیان آزار جنسی سکوت می‌کنند؟

چرا قربانیان آزار جنسی سکوت می‌کنند؟

وقتی فردی پس از سال‌ها، درباره‌ی تجربه‌ی سوءاستفاده جنسی خود حرف می‌زند؛ اولین پرسش اطرافیان این است که چرا پس از حادثه یا در همان دوران، راجع‌به آن صحبت نکرده. دلایل زیادی برای این موضوع وجود دارد. در این جا به برخی از آن‌ها می‌پردازیم: ۱- فرد خودش هم نمی‌دانسته که عمل انجام شده یک نوع سوءاستفاده بوده استقربانیان جنسی کودک، سال‌ها و حتی دهه‌ها پس از وقوع حادثه نمی‌دانند آنچه رخ داده؛ یک نوع آزار جنسی یا روانی بوده است. در نتیجه سال‌ها طول می‌کشد تا بفهمند که دقیقا چه اتفاقی افتاده. دلیل دیگر این است که مغز انسان برای محافظت از خود دچار فراموشی می‌شود. به طوری‌ که فرد گاهی آن اتفاق را به خاطر نمی‌آورد. ممکن است هنگام بزرگسالی این خاطره یادآوری شود. در مورد کودکان وظیفه بزرگسالان است که علائم تجاوز را تشخیص دهند و وارد عمل شوند.  در موارد آزار جنسی علیه بزرگسالان، قربانی ممکن است باور کند آنچه اتفاق افتاده طبیعی بوده. چه بخواهیم چه نخواهیم، ​​ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که در آن شیوه‌های خاصی از رفتار جنسی، به‌ویژه از سوی مردان نسبت به زنان، صرف نظر از تاثیر آن‌ها، نرمال پذیرفته شده‌اند. قربانیان چنین آزاری ممکن است سال‌ها از عوارض تروما رنج ببرند، بدون اینکه بدانند منشا علائمشان از کجاست. ۲- تأثیر تروماسوءاستفاده از هر نوعی باعث آسیب می‌شود. بسته به نوع تجاوز و مدت زمانی که اتفاق افتاده (از چند دقیقه تا چند دهه) تأثیر آن می‌تواند شدید و مادام‌العمر باشد. برخی از آن‌ها عبارتند از:  آسیب جسمی STD بارداری PTSD اضطراب و افسردگی کابوس‌ بیخوابی مشکل در روابط انزوا و گوشه‌گیری خشم درماندگی اعتیاد خود آزاری مشکلات مالی بی‌خانمانی طرد شدن توسط خانواده یا فرزندان خستگی مزمن غم و اندوه نفرت از خود فراموشی از دست دادن عزت نفس خودکشی این تنها تعدادی از عوارض احتمالی است. قاعدتا کسی که در زندگی روزمره، با یک یا چند مورد از این موارد دست و پنجه نرم می‌کند؛ نمی‌تواند به راحتی درباره آن اتفاق حرف بزند. ۳- قربانی در گذشته صحبت کرده ولی کسی به او گوش ندادهاین موضوع بسیار رایج است. به خصوص در مواردی که سوءاستفاده طولانی مدت یا مکرر بوده است. بسیاری از افراد تجربیاتی داشته‌اند که پس از آن می‌خواستند صحبت کنند اما باور نشده‌اند. معمولا هنگامی که آزارگر متوجه می‌شود قربانی او را لو داده، فشار را دو چندان می‌کند یا در بهترین حالت همه چیز را زیر سوال می‌برد. موارد بسیار زیادی وجود دارد که در آن کودکی سعی می‌کند به یکی از اعضای خانواده در مورد آنچه اتفاق افتاده؛ بگوید ولی باور نمی‌شود. این تقریبا تضمین می‌کند که آن فرد دوباره صحبت نخواهد کرد. در مواردی که قربانی (چه بزرگسال باشد چه کودک)، با فرد آزارگر زندگی می‌کند؛ گفتن موضوع سخت‌تر است. زیرا اگر باور نشود؛ آزارگر برای انتقام، رفتارهای بدتری خواهد داشت. این هم دلیل دیگری است که برخی افراد برای مدت بسیار طولانی حرفی نمی‌زنند. ۴- شرم و ترسشرم و ترس، دو واکنش بسیار عادی، پس از چنین حادثه‌ای است. این دو، بیشتر توسط متجاوز برای ترساندن قربانی یا سرزنش او استفاده می‌شود. تقریبا در هر تجاوزی که تاکنون رخ داده، متجاوز سعی کرده تا قربانی را به نحوی سرزنش کند. در مواردی که فرد کودک یا یک بزرگسال آسیب‌پذیر است؛ باید علاوه بر آسیب روحی و جسمی، با احساس ترس و شرم از سوی اطرافیان نیز کنار بیاید. ۵- بازخورداکثر ما حداقل یک بار در اخبار دیده‌ایم که یک نفر (به خصوص یک زن)، علنا اعلام کرده که «این شخص از من سواستفاده کرده» اما چیزی که در اخبار نمی‌بینیم؛ احاطه شدن او توسط پیام‌های تهدیدآمیز، تحقیر و آسیب ناشی از مراجعه به پلیس یا مقامات دیگر است. ما معاینات بدنی دلخراش  و ترس از مواجه شدن با متجاوز در دادگاه یا بازجویی در ملاعام را نمی‌بینیم. آن چه که حتی نامرئی‌تر است؛ واکنش شدید خانواده‌ی فرد است. این می‌تواند شامل قضاوت «تقصیر خودت بود!» تا خجالت «احساس می‌کنم همه به من خیره شده‌اند»‌ یا بی‌تفاوتی «خب که چی!» باشد. در موارد بدتر، شاهد تهدید یا طرد کامل نیز هستیم.    حال می‌توانید درک کنید که چرا بسیاری از قربانیان هرگز حرفی نمی‌زنند. یا اگر این کار را انجام دهند، دهه‌ها طول میکشد تا شجاعت لازم را به دست بیاورند. هیچ کس نباید به خاطر بازگو نکردن اتفاقی که برایش افتاده، مورد قضاوت یا محکومیت قرار بگیرد. این که صحت ادعای یک فرد، به دلیل این که سال‌ها درباره آن صحبت نکرده، زیر سوال می‌رود؛ به دلیل ناآگاهی مردم نسبت به روند آسیب پس از تروماست. این یک شکست بزرگ برای جامعه است که باعث می‌شود شاهد وقوع بیش‌تر چنین رخدادهایی باشیم! در واقع هر کسی که توانسته راجع‌به این تجربه‌ی تلخ صحبت کند، شایسته‌ی مدال است.   دکتر زهره کشاورزپزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسیعضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی منبع
ادامه مطلب »
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
سلامت جنسی و روان
پارافیلیا یا انحراف جنسی

پارافیلیا یا انحراف جنسی

پارافیلیا به وضعیتی گفته می‌شود که برانگیختگی و لذت جنسی فرد، وابسته به افکار یا رفتارهای جنسی غیرطبیعی و افراطی باشد. پارافیلیا ممکن است حول موجودیتی خاص (مانند کودکان، حیوانات، لباس زیر و… ) یا حول اعمالی خاص (ایجاد درد، عریان‌گرایی و…) باشد. بیشتر گونه‌های پارافیلیا در مردان شایع‌تر از زنان است. تمرکز وسواس‌گونه‌ای که در افراد شکل می‌گیرد، معمولا محدود به نوع خاصی است و تغییر نمی‌کند. در پارافیلیا، درگیری ذهنی فرد حول موجودیت یا عملی خاص به‌حدی است که بدون آن به ارضای جنسی نمی‌رسد.
ادامه مطلب »
۰۵ تیر ۱۴۰۰