سلامت باروری

آخرین مطالب «سلامت جنسی و روان»

سلامت جنسی و روان
۴ جمله‌ای که هرگز نباید به شریک عاطفی خود بگویید

۴ جمله‌ای که هرگز نباید به شریک عاطفی خود بگویید

یکی از بهترین احساس‌های دنیا این است که بدانی کسی پشتت ایستاده است. وقتی روزهای سختی را می‌گذرانیم، آگاهی از اینکه می‌توانیم به شریک زندگی‌مان تکیه کنیم، آرامش و اطمینان زیادی می‌دهد.اما گاهی ذهن یا حالمان در وضعیت درستی نیست و نمی‌توانیم همان‌قدر که باید، از او حمایت کنیم. شاید حتی در برابرش دیوار بکشیم یا واکنش تندی نشان دهیم و همین باعث ایجاد فاصله‌ی عاطفی شود. فاصله‌ای که ممکن است در نحوه‌ی پاسخ دادنمان به نیازهای عاطفی او آشکار شود. در ادامه، چهار جمله‌ی رایج اما آسیب‌زا را می‌خوانید که ممکن است ناخواسته شریک زندگی‌تان را از شما دور کند، همراه با راهکارهایی برای جایگزین کردن آن‌ها با پاسخ‌هایی سالم‌تر و همدلانه‌تر.   ۱. «زندگی همینه دیگه» وقتی چنین جمله‌ای می‌گوییم، معمولاً نمی‌خواهیم ناراحتی طرف مقابل را نادیده بگیریم، اما در عمل همین اتفاق می‌افتد.درست است که بسیاری از اتفاق‌های زندگی از کنترل ما خارج‌اند، اما شریک شما در آن لحظه دنبال همدلی است، نه فلسفه‌ بافی درباره‌ی واقعیت زندگی.جمله‌ی «زندگی همینه» احساسی را منتقل می‌کند که انگار مشکل او بی‌اهمیت یا پیش‌پاافتاده است و باید سریع از آن بگذرد. درحالی‌که او فقط می‌خواهد شنیده و درک شود. یکی از مهارت‌های مهم در روابط سالم، پاسخ دادن به درخواست‌های عاطفی است. یعنی وقتی شریک‌تان سعی می‌کند توجه یا حمایت شما را جلب کند، با گرمی و پذیرش پاسخ دهید. تحقیقی در سال ۲۰۱۵ در Journal of Family Psychotherapy نشان داد زوج‌هایی که قبل از بروز اختلاف، ارتباط عاطفی عمیق‌تری برقرار کرده بودند، بهتر از دیگران می‌توانستند تعارض‌ها را حل کنند. بنابراین به‌جای اینکه واقعیت را در صورت شریک‌تان بکوبید، فقط حاضر باشید. بگویید: «اگه دوست داری، من اینجام تا حرف بزنیم.»یا«می‌خوای فقط گوش بدم یا کمکی هم ازم برمیاد؟» ایجاد ارتباط عاطفی همیشه باید قبل از حل مسئله باشد.   ۲. «نمی‌دونم چی باید بگم» این جمله معمولاً زمانی گفته می‌شود که احساس درماندگی یا دفاعی بودن داریم؛ به‌ویژه در میان مردان. ممکن است احساس کنیم شریک‌مان از ما انتظار دارد همه‌چیز را درست کنیم و چون نمی‌دانیم چه باید بگوییم، به‌طور ناخودآگاه از گفت‌وگو فرار می‌کنیم.اما این جمله به گوش طرف مقابل سرد و بی‌تفاوت می‌رسد. به‌جای آن، می‌توانید بگویید: «الان مطمئن نیستم چطور باید جواب بدم، ولی می‌خوام حست رو بفهمم.»یا«بذار کمی فکر کنم تا بهتر حرف‌هات رو درک کنم.» وقتی شریک‌تان موضوعی را مطرح می‌کند که شما هم در آن نقشی دارید، مهم است بخشی از مسئولیت را بپذیرید. یادتان باشد شما در یک تیم هستید. مقابل مشکل، نه مقابل هم.   ۳. «اون مشکل توئه، نه من» در نگاه اول ممکن است این جمله نوعی مرزبندی سالم به نظر برسد، اما در واقع دیواری عاطفی می‌سازد.درست است که نباید همه‌ی مشکلات شریک‌تان را شخصاً به دوش بکشید، اما مرزگذاری با بی‌تفاوتی فرق دارد. این جمله فقط این پیام را منتقل می‌کند که «تنهایی، خودت حلش کن.» گاهی تمایل به استقلال بیش از حد باعث می‌شود از حمایت کردن بترسیم. اما هیچ رابطه‌ای بدون حمایت متقابل عاطفی دوام نمی‌آورد. عشق واقعی فقط برای زمان‌های خوب نیست. به‌جایش بگویید: «می‌دونم این موضوع اذیتت کرده، چطور می‌تونم کنارت باشم؟»یا«با هم حلش می‌کنیم.» رابطه یعنی "ما در برابر مشکل”، نه "من در برابر تو."   ۴. «این‌که چیزی نیست» شاید برای شما موضوع کوچکی باشد، اما برای او مهم است. وقتی می‌گویید «چیزی نیست»، در واقع احساساتش را بی‌ارزش می‌کنید.حمایت عاطفی واقعی از کنجکاوی نسبت به دنیای درونی او شروع می‌شود. بپرسید چرا این مسئله برایش مهم است و چه چیزی باعث ناراحتی‌اش شده. می‌توانید بگویید: «می‌فهمم که ناراحتت کرده، می‌تونی برام توضیح بدی دقیقاً چی اذیتت کرده؟»یا«برام بگو چی شده، می‌خوام بهتر بفهمم.» شریک‌تان برای احساس امنیت فقط نیاز دارد بداند که شما کنارش هستید، قضاوتش نمی‌کنید و برای احساساتش اهمیت قائلید. حتی اگر کاملاً درکش نکنید. رشد عاطفی در رابطه از خودآگاهی شروع می‌شود: اینکه بفهمید چرا گاهی از نزدیکی عاطفی فاصله می‌گیرید.با تمرین همدلی و پذیرش دیدگاه‌های متفاوت، نه‌تنها شریک بهتری می‌شوید، بلکه انسان پخته‌تری نیز خواهید شد.   دکتر زهره کشاورزمنبع
ادامه مطلب »
۲۸ مهر ۱۴۰۴
سلامت جنسی و روان
باورهای نادرست در مورد انواع سبک دلبستگی

باورهای نادرست در مورد انواع سبک دلبستگی

بسیاری از درمانگران آموزش عمیقی در زمینه‌ی نظریه‌ی دلبستگی ندیده‌اند، و کاربران شبکه‌های اجتماعی هم همین‌طور. سبک دلبستگی در واقع چیست؟دلبستگی، برخلاف برداشت رایج، «سبک رفتاری» نیست؛ بلکه سامانه‌ای زیستی و تکاملی است که تعیین می‌کند انسان‌ها در شرایط فشار و اضطراب چگونه به دنبال امنیت، نزدیکی و آرامش در روابط خود می‌گردند. در کودکی، این نیاز در تمایل کودک برای پناه بردن به مراقب اصلی‌اش دیده می‌شود.در بزرگسالی، زمانی فعال می‌شود که برای حمایت عاطفی یا اطمینان خاطر به شریک زندگی یا عزیزان خود رو می‌آوریم.دلبستگی در اصل، رقص میان جست‌وجوی امنیت و پاسخ‌دادن به آن است؛ فرآیندی پویا، نه ثابت، و بر پایه‌ی تجربه‌های زیسته در روابط عاطفی عمیق شکل می‌گیرد. در مقابل، «سبک‌های دلبستگی» (مثل ایمن، مضطرب، اجتنابی یا آشفته) ابزارهایی پژوهشی‌اند برای توصیف الگوهای رفتاری هنگام فعال شدن سامانه‌ی دلبستگی.این دسته‌بندی‌ها ابزار فهم‌اند، نه هویت فردی. رفتارهای دلبستگی بسته به شرایط، میزان استرس و کیفیت رابطه تغییر می‌کنند.به‌عبارت دیگر، دلبستگی یک فرآیند زنده است؛ سبک‌ها فقط میان‌بُرهای توصیفی‌اند. افسانه‌ی «تیپ‌های ثابت» دلبستگیدر شبکه‌های اجتماعی، دلبستگی اغلب به‌صورت چهار «نوع ثابت» معرفی می‌شود: مضطرب، اجتنابی، ایمن، و آشفته.اما پژوهش‌های جدید چیز دیگری می‌گویند: دلبستگی یک ویژگی ثابت شخصیتی نیست، بلکه سیال، وابسته به موقعیت و رابطه‌محور است. ممکن است فردی در یک رابطه احساس امنیت کند اما در رابطه‌ای دیگر خیر. بسته به اینکه شریک عاطفی‌اش چگونه به او پاسخ می‌دهد.باور به اینکه «همیشه یک نوع خاص هستیم» حس درماندگی ایجاد می‌کند و فرآیندی پیچیده و زنده را به الگویی ایستا و سطحی تبدیل می‌کند. اشتباه گرفتن نیازهای طبیعی با مشکل دلبستگینیاز به نزدیکی شما را «مضطرب» نمی‌کند؛ همان‌طور که نیاز به فضا و استقلال شما را «اجتنابی» نمی‌سازد.وقتی شبکه‌های اجتماعی این نیازهای عادی را با «پرچم قرمز» اشتباه می‌گیرند، مردم ممکن است از انسان بودن خود شرمگین شوند. دلبستگی ویژگی فردی نیست که آن را با خود حمل کنید؛ بلکه چیزی است که در تعامل با دیگران شکل می‌گیرد.احساس امنیت شما بستگی دارد به اینکه شریک‌تان چگونه به درخواست‌های عاطفی شما پاسخ می‌دهد.آنچه در یک رابطه «اجتنابی» به نظر می‌رسد، ممکن است در رابطه‌ای دیگر با حضور شریک پاسخ‌گو و امن از بین برود.وقتی دلبستگی را پروژه‌ای فردی می‌دانیم، اصل ماجرا را از دست می‌دهیم:امنیت احساسی ساخته‌ی همکاری دو نفره است. در اینترنت اغلب توصیه‌هایی سطحی دیده می‌شود:«اگر مضطرب هستی، این پیام را بفرست»،«از افراد اجتنابی فاصله بگیر»،«فقط با آدم‌های ایمن قرار بگذار».اما دلبستگی مجموعه‌ای از الگوهای عمیق اعتماد، آسیب‌پذیری، و تنظیم هیجان است.تغییر در این حوزه با «ترفند» رخ نمی‌دهد؛ بلکه با تجربه‌های پی‌درپیِ پاسخ‌گویی و اعتمادسازی شکل می‌گیرد؛ اغلب از طریق درمان یا کار آگاهانه بر رابطه. نادیده گرفتن فرهنگ و رشد فردیدلبستگی در فضای مجازی معمولاً جهانی و یک‌دست فرض می‌شود، در حالی که فرهنگ و سن نقش مهمی دارند.هنجارهای مربوط به استقلال یا نزدیکی در جوامع مختلف متفاوت‌اند.همچنین الگوهای دلبستگی در طول عمر تغییر می‌کنند.بدون این ظرافت، ممکن است رفتاری که در یک فرهنگ سالم است، در فرهنگی دیگر به اشتباه نشانه‌ی ناامنی تلقی شود. مهم‌ترین واقعیت نادیده‌گرفته‌شده: قرار عاشقانه دلبستگی نیستسیستم دلبستگی در روابط سطحی یا آشنایی‌های اولیه فعال نمی‌شود.دلبستگی زمانی شکل می‌گیرد که رابطه‌ای عاطفی، نزدیک و سرمایه‌گذاری‌شده وجود داشته باشد.در مراحل ابتدایی آشنایی ممکن است فرد اضطراب یا ترجیحاتی نشان دهد، اما این به معنی الگوی دلبستگی نیست.برچسب زدن به هر قرار اولِ ناموفق به‌عنوان «اجتنابی» یا «مضطرب» سوءبرداشت است. وقتی دلبستگی را به چند هشتگ در شبکه‌های اجتماعی تقلیل می‌دهیم، از موضوع اصلی دور می‌شویم:ساختن رابطه‌هایی مبتنی بر امنیت، اعتماد و پاسخ‌گویی متقابل.پس دفعه‌ی بعد که پستی دیدید که کسی را بر اساس «سبک دلبستگی» تشخیص می‌دهد،کمی مکث کنید و بپرسید:چطور می‌توانیم با هم احساس امنیت و مراقبت بیشتری ایجاد کنیم؟آن‌جاست که رابطه‌ها واقعاً تغییر می‌کنند.   دکتر زهره کشاورزمنبع
ادامه مطلب »
۲۲ مهر ۱۴۰۴
سلامت جنسی و روان
اهمیت الگوی روابط جنسی در انتخاب شریک آینده

اهمیت الگوی روابط جنسی در انتخاب شریک آینده

افراد بیشتر کسانی را به عنوان شریک انتخاب می‌کنند که فعالیت جنسی‌شان در طول زمان کاهش یافته باشد. زیرا این موضوع نشانه‌ای از بلوغ یا ریسک کمتر تلقی می‌شود. این مطالعه روی ۵۳۰۰ نفر در ۱۱ کشور انجام شد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد افراد هنگام ارزیابی یک شریک بلندمدت، نه‌تنها به تعداد روابط قبلی او، بلکه به زمان وقوع آن‌ها هم توجه می‌کنند. کسی که در اوایل زندگی، رابطه جنسی بیشتری را تجربه کرده اما به مرور آرام گرفته، از نظر دیگران جذاب‌تر از کسی است که با گذر زمان، شرکای بیشتری داشته است. حتی اگر تعداد نهایی یکسان باشد. این الگو از نروژ تا چین یکسان بود و نشان داد ما فقط به «تعداد» نگاه نمی‌کنیم، بلکه به «روند تغییرات» هم اهمیت می‌دهیم. از نگاه روان‌شناسی تکاملی، انتخاب شریک اشتباه می‌توانست در گذشته خطراتی چون بیماری، خیانت یا مشکلات اجتماعی به‌همراه داشته باشد. اگر فرد در گذشته‌ی دور روابط زیادی داشته اما اخیرا کم شده، نشانه مثبتی است. این بدین معنی است که اکنون علاقه‌ای به روابط متعدد ندارد و اگر هم به بیماری مبتلا شده باشد، با گذر زمان بروز پیدا کرده است. همچنین از دید روانشناختی، احتمال خیانت در این افراد کمتر است. در مقابل، الگوی افزایشی می‌تواند به معنای احتمال خیانت یا درگیری‌های عاطفی تازه باشد. به عبارتی جهت‌گیری و سیر تغییرات روابط گذشته، می‌تواند نقش مهمی در برداشت دیگران از پایداری فرد در آینده داشته باشد. اپلیکیشن‌های دوست‌یابی اغلب اگر به این موضوع اشاره کنند، فقط «تعداد» را نشان می‌دهند. اما همان‌طور که پژوهش نشان داد، انسان‌ پیچیده‌تر قضاوت می‌کند و به الگوهای رشد و تغییر توجه دارد.   دکتر زهره کشاورزمنبع
ادامه مطلب »
۱۸ شهریور ۱۴۰۴
سلامت جنسی و روان
محرک‌های میل جنسی: تفاوت مردان و زنان

محرک‌های میل جنسی: تفاوت مردان و زنان

دانش عصب‌شناسی اطلاعات زیادی درباره اینکه ما چرا و چطور از نظر جنسی تحریک می‌شویم ارائه داده است. بعضی چیزها را شاید بتوان حدس زد، اما خیلی از یافته‌های علمی در مورد میل جنسی، برخلاف تصور ماست. مردان خیلی سریع و مستقیم با مشاهده‌ی تصاویر تحریک‌آمیز، از نظر جنسی برانگیخته می‌شوند. چون مردان بیشتر از طریق دیدن تحریک می‌شوند. میل جنسی مردان می‌تواند کاملاً مستقل از عشق یا رابطه عاطفی باشد. شاید شما هم گاهی از سلیقه جنسی‌ خودتان متعجب شده باشید. اینکه چرا به چیز خاصی کشش دارید یا چرا یک تصویر، صدا یا موقعیت خاص ناگهان شما را تحریک می‌کند. مردان موجوداتی "بصری" هستندتحقیقات زیاد روی مردان، نشان داده که آن‌ها بیشتر از طریق دیدن تحریک می‌شوند. یعنی فقط با نگاه کردن به یک تصویر تحریک‌آمیز، مغز آن‌ها فعال شده و بدن‌شان آماده واکنش جنسی می‌شود. وقتی مرد تصویر تحریک‌آمیزی می‌بیند، بخش‌هایی از مغز که با نعوظ در ارتباط هستند بلافاصله فعال می‌شوند. مغز مردان طوری طراحی شده که زنان را بیشتر از نظر جنسی نگاه کند تا احساسی. این کار، اگرچه می‌تواند احساس غیرانسانی‌بودن بدهد، اما واقعیتی درباره چگونگی کارکرد مغز مردان را نشان می‌دهد. مردان تصاویر تحریک‌آمیز را با دقتی بالا نگاه می‌کنند، درست مثل اینکه دارند یک الماس را بررسی می‌کنند. مردان معمولاً بدون رابطه هم تحریک می‌شوندیکی از تفاوت‌های مهم میان میل جنسی مردان و زنان این است که مردان می‌توانند بدون نیاز به رابطه عاطفی، برانگیخته شوند. آن‌ها ممکن است کاملاً تنها و در خلوت، فقط با دیدن عکس یا ویدیو، تحریک شوند و به اوج لذت برسند، بدون اینکه نیازی به صمیمیت یا نزدیکی با کسی داشته باشند. در مقابل، بیشتر زنان برای تحریک شدن نیاز دارند حس نزدیکی، عشق یا رابطه‌ای احساسی را تجربه کنند. اما برای بسیاری از مردان، میل جنسی فقط به خودشان مربوط است و دیگران را بیشتر به‌عنوان ابزاری برای ارضای این میل می‌بینند تا شریک واقعی احساسات. چه چیزهایی مردان را بیشتر تحریک می‌کند؟علاوه بر دیدن بدن زنان، مردان به سه نشانه‌ی مهم دیگر هم واکنش زیادی نشان می‌دهند: ۱. دیدن لذت واقعی زنمردان با دیدن زنی که به اوج لذت جنسی رسیده تحریک می‌شوند. ۲. واقعی بودنمردها دوست دارند باور کنند که آن چیزی که می‌بینند واقعی است، نه ساختگی. اگر حس کنند زن فقط دارد نقش بازی می‌کند یا لذت نمی‌برد، حتی ممکن است احساس کنند به آن‌ها خیانت شده، درست مثل وقتی در رابطه واقعی شریک‌شان بی‌احساس است. ۳. تازگی و تنوعمردها معمولاً با چیزهای جدید بیشتر تحریک می‌شوند. این موضوع نه فقط درباره انسان‌ها، بلکه درباره حیوانات هم صادق است. جمع‌بندی:میل جنسی مردان بیشتر از راه دیدن تحریک می‌شود. آن‌ها ممکن است بدون رابطه یا عشق، تنها با دیدن یک تصویر، به اوج لذت برسند. چیزی که برای آن‌ها اهمیت زیادی دارد، واقعی بودن لذت زن، و تازگی محرک‌هاست. این رفتارها شاید احساسی یا انسانی به نظر نرسند، اما بخشی از طبیعت و زیست‌شناسی مردانه‌اند. عشق و احساسات برای زنان نقش پررنگ‌تری دارد.   دکتر زهره کشاورزمنبع
ادامه مطلب »
۲۹ تیر ۱۴۰۴
سلامت جنسی و روان
علائم هشداردهنده سرطان پروستات و اهمیت غربالگری

علائم هشداردهنده سرطان پروستات و اهمیت غربالگری

پروستات فقط به اندازه‌ی یک گردو است، اما همین غده‌ی کوچک اگر به آن توجه نشود، می‌تواند مشکلات بزرگی ایجاد کند. علائم هشداردهنده سرطان پروستاتبیشتر مردان در مراحل اولیه سرطان پروستات، هیچ علائمی ندارند. با این حال، اگر متوجه نشانه‌هایی مانند درد یا تغییر در عادت‌های ادراری شدید، بهتر است به یک اورولوژیست مراجعه کنید. سرطان پروستات یکی از شایع‌ترین سرطان‌ها در مردان است، اما اگر زود تشخیص داده شود، یکی از قابل‌درمان‌ترین آن‌ها هم هست. شناخت علائم و صحبت با پزشک درباره‌ی غربالگری، می‌تواند جان شما را نجات دهد. به چه علائمی باید توجه کرد؟ ادرار ضعیف یا کند اگر ادرار شما با فشار کم، قطع‌شونده یا همراه با چکه باشد، یا در شروع ادرار مشکل داشته باشید، ممکن است دلیل آن بزرگ‌شدن خوش‌خیم پروستات باشد. با این حال، بهتر است با پزشک مشورت کنید. تکرر یا فوریت در ادرار نیاز مکرر و گاهی فوری به ادرار، به‌ویژه در شب، می‌تواند نشانه‌ای از عفونت، آسیب عصبی یا حتی فشار ناشی از تومور روی مثانه یا مجرای ادراری باشد. سوزش یا درد هنگام ادرار این حالت که "دیس‌اوری" نام دارد، معمولاً به عفونت ادراری مربوط است، اما گاهی می‌تواند از نشانه‌های سرطان پروستات باشد؛ مخصوصاً اگر با سایر علائم همراه باشد. وجود خون در ادرار مشاهده‌ی خون در ادرار (هماتوری) هم می‌تواند هشداری برای سرطان پروستات باشد، هرچند ممکن است دلیل آن چیز دیگری مثل عفونت باشد. بهتر است آن را نادیده نگیرید. درد در ناحیه‌ی پروستات درد غیرقابل‌توضیح در ناحیه‌ی پروستات، به‌ویژه هنگام نشستن، ممکن است نشانه‌ی اولیه‌ی مشکل باشد. البته ممکن است عفونت هم باعث آن شود، ولی تشخیص قطعی با پزشک است. بی‌اختیاری ادرار یا مدفوع از دست دادن کنترل مثانه یا روده می‌تواند به دلیل افزایش سن یا مشکلات دیگر باشد، اما اگر این وضعیت جدید است یا تشدید شده، حتماً با پزشک مشورت کنید. تغییرات در عملکرد جنسی ممکن است علائم جنسی دلایل مختلفی داشته باشند، اما در برخی موارد می‌توانند به سرطان پروستات مربوط باشند. علائمی که باید جدی گرفته شوند: - انزال دردناک - کاهش حجم مایع منی - ناتوانی در حفظ نعوظ - وجود خون در منی سلامت جنسی بخشی مهم از سلامت کلی است. اگر احساس می‌کنید چیزی طبیعی نیست، حتماً موضوع را با پزشک در میان بگذارید. علائم در مراحل پیشرفته‌تر در مواردی که سرطان گسترش یافته باشد، ممکن است این علائم ظاهر شوند: درد مداوم در ناحیه‌ی کمر، لگن یا قفسه سینه بی‌حسی در پاها یا کف پا این علائم ممکن است دلایل دیگری نیز داشته باشند، اما در برخی موارد به مراحل پیشرفته‌ی سرطان پروستات مربوط می‌شوند. چرا غربالگری پروستات مهم است؟ از آنجایی که سرطان پروستات در مراحل اولیه علائمی ندارد، بسیاری از مردان متوجه آن نمی‌شوند. به همین دلیل، غربالگری منظم اهمیت زیادی دارد. پزشک ممکن است غربالگری را برای مردان بین ۵۵ تا ۶۹ سال یا حتی زودتر، در صورت وجود سابقه خانوادگی یا عوامل خطر دیگر، توصیه کند. ممکن است فکر کردن به غربالگری کمی ناراحت‌کننده باشد، اما نادیده گرفتن آن می‌تواند باعث از دست رفتن فرصت طلایی برای درمان زودهنگام شود. یک آزمایش خون ساده و در صورت نیاز، معاینه فیزیکی، می‌تواند اطلاعات مهمی درباره‌ی سلامت پروستات در اختیار پزشک شما بگذارد. چگونه خطر ابتلا به سرطان پروستات را کاهش دهیم؟ اگرچه نمی‌توان عواملی مانند سن یا ژنتیک را تغییر داد، اما می‌توان با انتخاب سبک زندگی سالم، خطر را کاهش داد: - غربالگری منظم انجام دهید.- وزن خود را در محدوده سالم نگه دارید.- به‌طور منظم ورزش کنید.- رژیم غذایی سالم داشته باشید.- سیگار را ترک کنید. اگر سرطان پروستات پیش از گسترش تشخیص داده شود، حدود ۹۹٪ بیماران حداقل ۵ سال بعد از تشخیص زنده می‌مانند. اما اگر بیماری گسترش یافته باشد، نرخ بقا به‌طور قابل توجهی کاهش می‌یابد. غربالگری منظم، داشتن سبک زندگی سالم، و توجه به نشانه‌های بدن می‌تواند تفاوت بزرگی در پیشگیری یا درمان موفق سرطان پروستات ایجاد کند. در مورد برنامه مناسب غربالگری با پزشک خود مشورت کنید.   دکتر زهره کشاورزمنبع
ادامه مطلب »
۳۱ خرداد ۱۴۰۴
سلامت جنسی و روان
آلت تناسلی، از شکل تا عملکرد: چه چیزهایی طبیعی‌اند؟

آلت تناسلی، از شکل تا عملکرد: چه چیزهایی طبیعی‌اند؟

آیا چیزی به اسم "اندازه نرمال آلت تناسلی" وجود دارد؟ خیر. اندازه آلت از فردی به فرد دیگر متفاوت است.برخی مردان در حالت شل (خوابیده) آلت بزرگ‌تری دارند ولی هنگام نعوظ چندان بزرگ‌تر نمی‌شود. در مقابل، برخی دیگر در حالت شل آلت کوچکی دارند اما هنگام نعوظ افزایش قابل‌توجهی در اندازه تجربه می‌کنند. اندازه آلت به‌ندرت در توانایی عملکرد جنسی یا باروری تأثیر دارد.برخلاف چیزهایی که ممکن است آنلاین بخوانید، هیچ روش علمی، ایمن یا تأییدشده‌ای برای بزرگ‌ کردن آلت وجود ندارد. تلاش برای این کار می‌تواند منجر به تغییر شکل دائمی، عفونت یا حتی از دست‌ دادن آلت شود.   آیا خمیدگی آلت جای نگرانی دارد؟ خمیدگی یا انحنای آلت، که به بیماری پیرونی (Peyronie’s disease) هم معروف است، مسئله‌ای نسبتاً شایع است. آلت می‌تواند به هر سمتی خم شود: بالا، پایین، چپ، راست، حتی به شکل S. اگر از زمان تولد این انحنا وجود داشته باشد، معمولاً به دلیل تفاوت در رشد بافت نعوظی است که باعث می‌شود یک سمت کوتاه‌تر یا بلندتر شود.اگر با افزایش سن ایجاد شود، معمولاً دلیل آن تشکیل بافت اسکار (جای زخم داخلی) است که یک طرف آلت را می‌کشد و باعث کوتاه‌تر شدن آن سمت می‌شود. هنوز دقیق نمی‌دانیم چرا این بافت اسکار در برخی مردان شکل می‌گیرد و در برخی دیگر نه.   آیا رگ‌های برجسته روی آلت نگران‌کننده هستند؟ خیر. برجستگی رگ‌ها یک تفاوت آناتومیک طبیعی است و در بیشتر موارد جای نگرانی ندارد. مثل اندازه آلت، میزان قابل‌مشاهده‌ بودن رگ‌ها نیز از فردی به فرد دیگر متفاوت است. در حالت نعوظ، آلت با خون پر فشار پر می‌شود و این رگ‌ها واضح‌تر می‌شوند. گاهی حتی در حالت شل هم ممکن است دیده شوند.   آلت پر از برجستگی یا لکه‌دار چطور؟ آیا طبیعی است؟ بله. رنگ پوست آلت ممکن است با دیگر بخش‌های بدن تفاوت داشته باشد — ممکن است روشن‌تر، صورتی، آبی یا بنفش به نظر برسد. نعوظ هم می‌تواند رنگ و ظاهر آن را تغییر دهد. تا وقتی تغییر رنگ یا لکه‌ای به‌صورت مداوم و جدید ایجاد نشده، نگران‌کننده نیست. اگر دچار لکه قرمز، جوش، یا زخم شدید، بهتر است بررسی شود.برخی مردان بابت برجستگی روی آلت خود نگران‌اند، که معمولاً چیز خاصی نیست و ممکن است به دلیل بافت اسکار باشد. اما اگر زخمی قرمز و ملتهب همراه با ترشح مشاهده شد، حتماً باید توسط پزشک بررسی شود.   سوراخ آلت در جای غیرمعمول چطور؟ (هیپوسپادیاس) هیپوسپادیاس نسبتاً رایج است و به این معنی است که سوراخ خروجی آلت در نوک آن نیست. این مسئله معمولاً در دوران کودکی تشخیص داده می‌شود، ولی موارد خفیف ممکن است نادیده بمانند. بسته به محل قرارگیری سوراخ، ممکن است جریان ادرار یا مایع منی را تغییر دهد.اگر دچار هیپوسپادیاس هستید و مشکل در باروری دارید، با اورولوژیست مشورت کنید، چون ممکن است مایع منی وارد واژن نشود.   آیا درد هنگام نعوظ یا انزال طبیعی است؟ خیر. آلت باید باعث لذت شود، نه درد. اگر هنگام انزال یا نعوظ درد دارید، حتماً با اورولوژیست مشورت کنید. گاهی درد در انزال به دلیل تنگی مجرای خروجی آلت است، که فشار هنگام انزال را افزایش داده و موجب درد می‌شود.درد در نعوظ هم ممکن است ناشی از آسیب یا بیماری زمینه‌ای باشد.   نگرانی درباره مشکلات نعوظ چقدر رایج است؟ بین ۱۵ تا ۳۰ میلیون مرد به اختلال نعوظ (ED) مبتلا هستند. اگر در دستیابی یا حفظ نعوظ مشکل دارید، با پزشک مشورت کنید.اختلال نعوظ می‌تواند نشانه‌ای از مشکلات بزرگ‌تر مانند دیابت، بیماری قلبی یا فشار خون بالا باشد. در مردان جوان و سالم، ED معمولاً به دلیل استرس یا اضطراب است.خوشبختانه درمان‌های مؤثری برای اختلال نعوظ وجود دارد که می‌توانند عملکرد طبیعی را بازگردانند. نوع دیگری از ED، پریاپیسم (نعوظ طولانی‌مدت) است — یعنی نعوظی که بیشتر از ۴ ساعت طول می‌کشد.این حالت یک اورژانس پزشکی است که نیاز به درمان فوری دارد. اگر درمان نشود، می‌تواند منجر به آسیب دائمی یا تغییر شکل آلت شود.   دکتر زهره کشاورزمنبع
ادامه مطلب »
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
سلامت جنسی و روان
سبک دلبستگی اضطرابی چیست؟

سبک دلبستگی اضطرابی چیست؟

سبک دلبستگی اضطرابی (یا دلبستگی پیش‌مشغول/اضطرابی-دوگانه) یکی از انواع دلبستگی‌های ناایمن است. این سبک با نیاز شدید به روابط عمیق، ترس از طرد و رها شدن، و نیاز زیاد به اطمینان خاطر شناخته می‌شود. دلایل شکل‌گیری- مراقبت‌های متناقض و غیرقابل پیش‌بینی در دوران کودکی- تجربه‌های آسیب‌زا مثل بی‌جواب ماندن روابط یا از دست دادن بدون خداحافظی- تغییرات شدید و منفی در دوران بزرگسالی مثل خیانت یا جدایی‌های ناگهانی نشانه‌ها- تمرکز بیش از حد روی نیازهای شریک عاطفی- ترس از طرد یا رها شدن- شک به ارزشمندی خود- نیاز زیاد به تایید و اطمینان خاطر- احساس اضطراب و نگرانی زیاد- سختی در حفظ مرزهای سالم- حسادت و بی‌اعتمادی در روابط- سختی در شناخت و بیان احساسات خود تاثیر بر روابط- گاهی اوقات فرد به نظر وابسته یا چسبنده می‌آید و باعث دور شدن طرف مقابل می‌شود.- در شرایط خوب، این افراد بسیار توجه‌گر و نیازهای دیگران را در اولویت قرار می‌دهند.- در روابط دوستانه و کاری هم ممکن است با هر اختلاف یا دلخوری، دچار اضطراب شدید شوند و ارزش خود را زیر سوال ببرند. راهکارها برای بهبود- شناسایی محرک‌ها: توجه به موقعیت‌هایی که احساس اضطراب شدید می‌کنند.- بیان احساسات با جملات "من": مثلاً بگویید «من وقتی جواب پیامم دیر داده می‌شود مضطرب می‌شوم» به جای سرزنش طرف مقابل.- ارتباط نیازها به شکلی سالم: درخواست حمایت یا اطمینان خاطر، بدون متهم کردن دیگران.- تقویت رفتارهای مثبت: قدردانی از وقتی که طرف مقابل توجه مثبت نشان می‌دهد.- یادگیری آرام‌سازی خود: استفاده از تکنیک‌هایی مثل نوشتن احساسات، تنفس عمیق یا سرگرم شدن با فعالیت‌های موردعلاقه.- درمان و مشاوره: کمک گرفتن از متخصص برای شناسایی الگوهای فکری منفی و تقویت عزت‌نفس. نتیجهدرمان سبک دلبستگی اضطرابی زمان می‌برد اما کاملاً ممکن است. با خودآگاهی، ارتباط سالم و تمرین مداوم، می‌توان به تدریج به سبک دلبستگی ایمن رسید و روابطی سالم‌تر و شادتر ساخت.   دکتر زهره کشاورزمنبع
ادامه مطلب »
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
سلامت جنسی و روان
کاهش مشکلات جنسی زنان با یک برنامه آنلاین جدید

کاهش مشکلات جنسی زنان با یک برنامه آنلاین جدید

مطالعه‌ای جدید نشان داده که برنامه‌ای آنلاین به نام eSense می‌تواند علائم اختلال میل و برانگیختگی جنسی در زنان را کاهش دهد. eSens یک روش نوآورانه و دسترس‌پذیر برای درمان اختلال میل و برانگیختگی جنسی است که می‌تواند جایگزین مناسبی برای درمان‌های حضوری گران‌قیمت و پرهزینه باشد. به خصوص در مناطقی که کمبود متخصص دارند. مطالعه‌ای روی ۱۲۹ زن طی ۱۲ هفته انجام شد. شرکت‌کنندگان در زمان شروع، میانه درمان، پایان درمان و شش ماه پس از آن، پرسشنامه‌هایی برای ارزیابی میل، برانگیختگی جنسی، ناراحتی جنسی، رضایت جنسی، و عملکرد کلی جنسی تکمیل کردند. این برنامه بهبود چشمگیری در علائم اختلال عملکرد جنسی ( از جمله کاهش میل جنسی و ناراحتی جنسی)، ایجاد کرد. این برنامه شامل دو نوع درمان روان‌شناختی است:درمان شناختی-رفتاری (CBT)درمان مبتنی بر ذهن‌آگاهی (MBT) در مقایسه با گروه دیگر، هر دو گروه درمانی eSense، بهبود معناداری در میل/برانگیختگی جنسی (۱۰ تا ۱۲ امتیاز) و کاهش ناراحتی جنسی (۷ تا ۱۱ امتیاز) نشان دادند. در حال حاضر نسخه‌هایی از eSense برای زنان نجات‌یافته از سرطان در حال آزمایش است. این مطالعه در مجله Behaviour Research and Therapy به صورت آنلاین منتشر شد.   دکتر زهره کشاورزمنبع
ادامه مطلب »
۳۱ فروردین ۱۴۰۴
سلامت جنسی و روان
آیا رابطه جنسی می‌تواند به خواب بهتر کمک کند؟

آیا رابطه جنسی می‌تواند به خواب بهتر کمک کند؟

خواب برای سلامتی ضروری است، اما بسیاری از مردم در به خواب رفتن یا داشتن یک خواب باکیفیت مشکل دارند. در حالی که راهکارهای رایجی مانند مدیتیشن، کاهش مصرف کافئین و روتین‌های قبل از خواب اغلب توصیه می‌شوند؛ یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که فعالیت جنسی ممکن است راهی دیگر برای بهبود کیفیت خواب باشد.  محققان دریافته‌اند که رابطه جنسی، به‌ویژه زمانی که به ارگاسم منجر شود، می‌تواند تأثیر مستقیمی بر کیفیت خواب داشته باشد. در طول فعالیت جنسی، بدن هورمون‌هایی مانند اکسی‌توسین (که اغلب "هورمون عشق" نامیده می‌شود) و پرولاکتین آزاد می‌کند. این هورمون‌ها احساس آرامش و رضایت را تقویت می‌کنند و به کاهش استرس و اضطراب که از موانع اصلی خواب خوب هستند، کمک می‌کنند.  مطالعه‌ای که در سال ۲۰۲۴ منتشر شد نشان داد افرادی که پیش از خواب فعالیت جنسی داشتند، در مقایسه با کسانی که نداشتند، سریع‌تر به خواب رفتند و خواب عمیق‌تری را تجربه کردند.  جنسیت و سن چه نقشی دارند؟تحقیقات نشان می‌دهد که تأثیر رابطه جنسی بر خواب ممکن است بر اساس جنسیت و سن متفاوت باشد. زنان اغلب به دلیل تغییرات هورمونی مرتبط با چرخه قاعدگی، بارداری یا یائسگی، بهبود بیشتری در خواب گزارش کرده‌اند. مردان نیز از فواید آن بهره‌مند می‌شوند، اما این تأثیر در مردان مسن‌تر که سطح تستوسترونشان کاهش یافته، ممکن است کمتر باشد.  محدودیت‌ها و ملاحظاتدر حالی که این یافته‌ها امیدوارکننده هستند، کارشناسان هشدار می‌دهند که رابطه جنسی راه‌حل قطعی برای همه مشکلات خواب نیست. عواملی مانند سلامت روان، سبک زندگی و شرایط پزشکی نیز نقش مهمی در کیفیت خواب ایفا می‌کنند. علاوه بر این، برای برخی افراد، فعالیت جنسی ممکن است اثر معکوس داشته باشد و آنها را هوشیارتر کند، به‌ویژه اگر بیش از حد تحریک‌کننده باشد.  رابطه جنسی می‌تواند یک راه طبیعی و لذت‌بخش برای تقویت خواب باشد، اما تأثیر آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است. اگر به دنبال خواب بهتر هستید، شاید ارزشش را داشته باشد که این روش را امتحان کنید. البته به شرطی که با نیازها و شرایط شخصی شما سازگار باشد. در غیر این صورت، روش‌های سنتی مانند یک روتین منظم قبل از خواب، همچنان گزینه‌های مطمئنی هستند.    دکتر کشاورزمنبع
ادامه مطلب »
۰۶ فروردین ۱۴۰۴
سلامت جنسی و روان
۱۰ درس درباره عشق که پس از روان‌درمانی (تراپی) می‌آموزید

۱۰ درس درباره عشق که پس از روان‌درمانی (تراپی) می‌آموزید

افراد پس از تجربه عشق، بیشتر چه چیزهایی درباره آن آموخته‌اند؟ اگر عشق در زمان غیابش مشکل اصلی باشد، زمانی که بالاخره آن را احساس می‌کنیم، چه حسی دارد؟ این ۱۰ نکته، بدون ترتیب خاصی، احساساتی هستند که افراد پس از تجربه‌ی عشق سالم تجربه کرده‌اند: ۱. عشق به شما اجازه می‌دهد که کاملاً خودتان باشید، در عین حال که خود را به دیگران عرضه می‌کنید.عشق نیرویی قدرتمند است که به افراد این امکان را می‌دهد تا خود واقعی‌شان را در آغوش بگیرند و هم‌زمان، با دیگران ارتباطی معنادار برقرار کنند. این تعادل، آزادی‌ای را ایجاد می‌کند که در آن می‌توان بدون ترس از قضاوت یا طرد شدن، به شکلی اصیل خود را ابراز کرد. این آزادی هدیه‌ای گران‌بها از جانب عشق است که به ما اجازه می‌دهد در محیطی پرورش‌دهنده رشد کنیم. ۲. عشق فقط در بخشیدن خلاصه نمی‌شود، بلکه شامل دریافت کردن نیز هست.عشق صرفاً درباره هدیه دادن مادی یا انجام اعمال محبت‌آمیز نیست؛ بلکه تبادل دوطرفه‌ای از احساسات، حمایت و درک متقابل است. وقتی کسی را دوست داریم، برای او زمان، توجه و محبت خود را صرف می‌کنیم و در مقابل، همین را دریافت می‌کنیم. این چرخه‌ی مداوم از بخشش و دریافت، پیوند بین افراد را تقویت کرده و احساس مراقبت و قدردانی متقابل را ایجاد می‌کند. ۳. عشق شامل نیت برای بخشیدن است که باعث می‌شود بیشتر دریافت کنیم.نیتی که در پشت اعمال ما در عشق نهفته است، بسیار مهم است. هنگامی که با تمایل واقعی برای بخشیدن و حمایت از دیگران وارد یک رابطه می‌شویم، خود را برای دریافت عشق و مهربانی بیشتر آماده می‌کنیم. این نیت مثبت، فضایی پرورش‌دهنده ایجاد می‌کند که در آن عشق می‌تواند شکوفا شود. ۴. عشق، نفس را از بین می‌برد.عشق توانایی شگفت‌انگیزی در از بین بردن موانعی دارد که توسط نفس ما ایجاد شده‌اند. وقتی کسی را عمیقاً دوست داریم، نیاز به کنترل، تأیید و منافع شخصی را رها می‌کنیم. جایی که خود را رها می‌کنیم، آرام و آسیب‌پذیر می‌شویم. در این وضعیت، می‌توانیم حس عمیق ارتباط و یکی شدن با دیگران را تجربه کنیم. ۵. عشق خالص است و نیازی به نمادهای ظاهری ندارد.عشق فراتر از نیاز به نمادهای مادی یا نمایش‌های پرزرق‌وبرق است. این احساسی عمیق و اصیل است که از قلب و روح نشأت می‌گیرد و خود را به ساده‌ترین اما تأثیرگذارترین شکل‌ها ابراز می‌کند. عشق نیازی به هدایای پرخرج یا نمایش‌های بزرگ ندارد تا درک شود؛ بلکه نیرویی خاموش است که بدون نیاز به کلمات، قدرت خود را نشان می‌دهد. ۶. عشق به شما اجازه می‌دهد در حالی که می‌بخشید، ثابت‌قدم بمانید؛ شما هم‌زمان بخشنده و متعادل هستید.در عشق، احساس آرامش و ثباتی وجود دارد که به ما اجازه می‌دهد بدون توقع یا وابستگی، ببخشیم. در عین حال که پذیرای نیازهای دیگران هستیم، درون خود نیز استوار و متعادل می‌مانیم. عشق هنر ایجاد تعادل را به ما می‌آموزد تا بتوانیم پرورش‌دهنده، مستقل، دلسوز و قوی باشیم. ۷. عشق احساسات مثبت را منتقل می‌کند و هرگز با حسادت یا تلخی آلوده نمی‌شود.عشق احساسی خالص و ایثارگرانه است که همراه خود احساساتی مانند همدلی، مهربانی و شادی را به همراه دارد. عشق هرگز توسط حسادت، مالکیت‌طلبی یا ناامنی آلوده نمی‌شود. این نیرویی است که ما را بالا می‌برد و الهام‌بخش است، و بهترین نسخه از خودمان را به نمایش می‌گذارد. ۸. عشق افراد را بیدار و توانمند می‌سازد.زمانی که عشق را تجربه می‌کنیم، به حداکثر ظرفیت خود می‌رسیم و توانمند می‌شویم تا بهترین نسخه از خودمان را بسازیم. عشق ما را به رشد، یادگیری و تکامل ترغیب می‌کند، ما را الهام می‌بخشد تا به دستاوردهای جدید برسیم و چالش‌ها را پشت سر بگذاریم. این نیرویی دگرگون‌کننده است که ما را پرورش می‌دهد و به ما انگیزه می‌دهد تا رؤیاها و آرزوهایمان را دنبال کنیم. ۹. عشق مانند یک عنصر طبیعی است که با همه جنبه‌های زندگی سازگار است.عشق نیرویی است که می‌تواند به‌طور هماهنگ با تمامی جنبه‌های زندگی تعامل داشته باشد. همانند یک عنصر طبیعی، در روابط، کار و تعاملات روزانه‌ جاری است. عشق حس تعادل و هماهنگی را به زندگی ما می‌آورد و تجربیات ما را غنی‌تر و ارتباطاتمان را عمیق‌تر می‌کند. ۱۰. عشق را می‌توان از طریق اشیا، هدایا و حرکات بازتاب داد، اما قدرتمندترین شکل آن از طریق افکار و احساسات منتقل می‌شود.در حالی که عشق می‌تواند از طریق اشیای ملموس، هدایا و حرکات ابراز شود، قدرت واقعی آن در افکار و احساساتی نهفته است که ما به دیگران منتقل می‌کنیم. عشق در اعماق قلب و ذهن ما احساس می‌شود، فراتر از دارایی‌های مادی و نمایش‌های بیرونی. جوهره خالص عشق، روح دیگران را لمس می‌کند و پیوندهایی ماندگار ایجاد می‌کند که گذر زمان بر آن‌ها تأثیری ندارد.عشق نیرویی دگرگون‌کننده است که به ما اجازه می‌دهد خود واقعی‌مان را در آغوش بگیریم، با دیگران ارتباط برقرار کنیم و زیبایی مراقبت و حمایت بی‌قیدوشرط را تجربه کنیم. با یادگیری و به‌کارگیری این درس‌ها، می‌توانیم روابط عمیق‌تر و معنادارتری ایجاد کنیم که زندگی خود و اطرافیانمان را غنی‌تر سازد. دکتر زهره کشاورزمنبع
ادامه مطلب »
۱۲ اسفند ۱۴۰۳
سلامت جنسی و روان
مدیریت رابطه با فرد آسیب دیده

مدیریت رابطه با فرد آسیب دیده

زندگی با فردی که دچار تروما شده است، می‌تواند چالش‌های خاص خود را داشته باشد. افرادی که تجربه تروما دارند، اغلب به‌سادگی تحریک می‌شوند و واکنش‌های احساسی شدیدی نشان می‌دهند که گاهی با شرایط واقعی هم‌خوانی ندارد. این واکنش‌ها معمولاً شامل اضطراب، خشم، غم و احساس درماندگی هستند. در این میان، شریک زندگی چنین فردی باید محتاط باشد؛ چرا که ممکن است همیشه مورد انتقاد قرار گیرد. چالش‌های زندگی با فردی که تروما را تجربه کرده است: ۱. تمرکز بیش‌ازحد بر مشکلات احتمالیافرادی که دوران کودکی خود را در محیطی ناامن یا بی‌ثبات سپری کرده‌اند، در بزرگسالی نیز معمولاً در حالت آماده‌باش دائمی قرار دارند. این افراد تلاش می‌کنند مشکلات احتمالی را پیش‌بینی کنند تا برای مواجهه با آن‌ها آماده باشند. برای مثال:- اگر پدرشان اعتیاد داشته، ممکن است سعی کنند از او یا افراد مشابه فاصله بگیرند.- اگر در منطقه جنگی زندگی کرده‌اند، شاید تنها زمانی احساس آرامش کنند که کسی در حال نگهبانی باشد. اگرچه این نوع هوشیاری در مواقع خطرناک مفید است، اما ادامه آن پس از رفع خطر، منجر به اضطراب مداوم و تمرکز بر جنبه‌های منفی زندگی می‌شود. ۲. واکنش شدید به مسائل جزئیممکن است تأخیر شما در رسیدن به سینما، اشتباه در سفارش غذا، یا حتی نحوه صحبت کردنتان باعث واکنش‌های احساسی شدید در شریک زندگی‌تان شود. این واکنش‌ها به دلیل حساسیت بالای روانی او رخ می‌دهند. ۳. احساس نادیده گرفته شدنبسیاری از افراد سعی می‌کنند با ارائه توضیحات منطقی، شریک زندگی‌شان را آرام کنند. اما این روش معمولاً نتیجه معکوس دارد و باعث می‌شود فرد فکر کند احساساتش نادیده گرفته شده. شریک زندگی چنین فردی احساس می‌کند باید همه کارها را بی‌نقص انجام دهد. چگونه می‌توان کمک کرد؟۱. درک کنید که شریک زندگی‌تان تلاش خود را می‌کندوقتی شریک زندگی‌تان احساس اضطراب یا تحریک دارد، به یاد داشته باشید که این رفتارها عمدی نیست و او قصد آزار شما را ندارد. ۲. در زمان آرامش بپرسید چگونه می‌توانید کمک کنیدمعمولاً افراد به چیزهای ساده‌ای مثل گوش دادن یا یک آغوش نیاز دارند. از بحث کردن یا تلاش برای قانع کردن او که بیش‌ازحد واکنش نشان می‌دهد، پرهیز کنید. ۳. احساسات خود را بیان کنید و مرز تعیین کنیدبه شریک زندگی‌تان بگویید که شما نیز هنگام تحریک شدن او، دچار سردرگمی یا اضطراب می‌شوید. اما مرزهایی تعیین کنید؛ برای مثال، آماده گوش دادن هستید اما رفتارهای توهین‌آمیز را نمی‌پذیرید. ۴. او را از تغییرات برنامه‌ها مطلع کنیداگر دیر می‌کنید یا مشکلی پیش آمده، از قبل اطلاع دهید تا از ایجاد استرس جلوگیری شود. ۵. روی نکات مثبت تمرکز کنیدهمانند هر رابطه‌ای، نقاط قوت شریک زندگی‌تان را شناسایی و قدردانی کنید. این کار باعث تقویت رابطه و بهبود فضای احساسی بین شما می‌شود. ۶. از خود مراقبت کنیدبرای حمایت بهتر از شریک زندگی‌تان، به مراقبت از خود نیز اهمیت دهید. مشاوره فردی یا زوج‌درمانی می‌تواند کمک بزرگی باشد.   دکتر زهره کشاورزمنبع
ادامه مطلب »
۲۳ بهمن ۱۴۰۳
سلامت جنسی و روان
آفانتازیا و تصورات جنسی: چرا برخی افراد هیچ فانتزی ذهنی ندارند؟

آفانتازیا و تصورات جنسی: چرا برخی افراد هیچ فانتزی ذهنی ندارند؟

تصورات جنسی به موضوعاتی گفته می‌شود که فرد آن‌ها را برانگیزاننده یا جنسی می‌یابد. امروزه اکثر افراد، فانتزی جنسی دارند. اما جالب است بدانید که برای برخی، اینگونه نیست. عده‌ای ممکن است آفانتازی یا ناتوانی در ایجاد تصویرسازی ذهنی داشته باشند. در یک مطالعه روی ۴ هزار آمریکایی مشخص شد حدود ۹۷ درصد فانتزی جنسی دارند. بیشتر آن‌ها گفتند که این کار را به طور مکرر انجام می‌دهند. حدود ۲ الی ۳ درصد گفتند تصورات جنسی ندارند. این افراد چه کسانی هستند؟ آیا برخی اصلا هیچ تصوری ندارند؟ آیا آن‌ها دروغ می‌گویند؟ آفتانازیا یا ناتوانی در ایجاد تصورات ذهنی چیست؟برخی از افرادی که می‌گویند هرگز تصوری نداشته‌اند ممکن است مبتلا به آفتانازیا باشند. یعنی ناتوانی در ایجاد تصورات ذهنی. این افراد نمی‌توانند درباره رابطه یا مطلقا هیچ چیز دیگری تصور کنند. آفتانازیا هنوز به‌طور کامل شناخته نشده است. خود واژه در سال ۲۰۱۵ ساخته شد. تنها چند مطالعه در این زمینه وجود دارد. با این حال، تحقیقات نشان می‌دهد که این ممکن است مادرزادی (طی زندگی) یا اکتسابی (یعنی توانایی تجربه‌ی تصورات ذهنی از دست می‌رود) باشد. همچنین احتمالا یک مبنای عصبی دارد. در واقع، الگوهای فعال‌سازی مغزی در افرادی که آفتانازیا دارند و سایر افراد، هنگام تلاش برای تجسم یک تصویر، متفاوت است. این که آفتانازیا وجود دارد به ما می‌گوید که برخی افراد اساساً نمی‌توانند تصورات جنسی مبتنی بر تصویر داشته باشند. برخی افراد مبتلا به آفتانازیا گزارش می‌دهند که تصورات جنسی دارند. یعنی تصورات خود را به صورت یک روایت یا یک احساس توصیف می‌کنند، به‌جای یک تصویر ذهنی. بعید است همه‌ی (۲ تا ۳ درصد) افرادی که می‌گویند تصوری ندارند، آفتانازیا داشته باشند. چون تنها حدود ۱ درصد از جمعیت به آن مبتلا هستند. سایر دلایلی که افراد منکر تصورات خود می‌شوند: ممکن است برای برخی افراد راحت‌تر باشد که بگویند هیچ تصوری ندارند تا اینکه بخواهند به تصورات جنسی که احساس گناه، شرم یا خجالت به آن‌ها می‌دهد، اعتراف کنند. برخی افراد افکار جنسی دارند که شخصاً آن‌ها را به‌عنوان «تصور جنسی» نمی‌شمارند زیرا فکر می‌کنند که تصور جنسی باید چیز عجیب و غریبی باشد.برخی فکر می‌کنند که تصور جنسی باید حتماً عنصری «ویژه» داشته باشد، اما این‌طور نیست. اغلب افراد چیزهایی مثل رمانس یا بوسیدن را به‌عنوان فانتزی جنسی در نظر نمی‌گیرند. تصورات جنسی می‌توانند ملایم یا وحشی باشند. می‌توانند شیرین و لطیف باشند، یا خشن و حیوانی. می‌توانند چیزهایی باشند که قبلاً انجام داده‌اید یا چیزهایی که امیدوارید انجام دهید. در حالی که اکثر افراد دارای فانتزی‌های جنسی هستند، وجود شرایطی مانند آفتانازیا نشان می‌دهد که همه‌ی ذهن‌ها به یک شکل کار نمی‌کنند. همچنین، عوامل فرهنگی، روان‌شناختی و حتی عصبی می‌توانند بر نحوه‌ی تجربه یا حتی پذیرش تصورات جنسی تأثیر بگذارند. نکته‌ی مهم این است که داشتن یا نداشتن تصورات جنسی، هیچ‌کدام نشانه‌ای از سلامت یا اختلال روانی نیست. این تفاوت‌ها بخشی از تنوع طبیعی انسان‌ها هستند. پذیرش این تفاوت‌ها می‌تواند به کاهش احساس گناه یا شرم در مورد تجربه‌های ذهنی کمک کند و فضای امن‌تری برای گفتگو درباره‌ی موضوعات جنسی فراهم آورد. در نهایت، شناخت و احترام به تجربیات ذهنی متفاوت، ما را به درک عمیق‌تری از پیچیدگی‌های ذهن انسان می‌رساند.   دکتر زهره کشاورزمنبع
ادامه مطلب »
۲۳ بهمن ۱۴۰۳