براساس آخرین دادههای CDC (مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا)، عفونتهای مقاربتی در ایالات متحده در سال ۲۰۲۱، حدود ۷ درصد رشد کرده است. این یعنی مجموع موارد به حدود ۲.۵ میلیون نفر رسید. در سال ۲۰۲۱ تعداد موارد بیماری سیفلیس تنها در یک سال، حدود ۳۲ درصد افزایش یافت. این شامل مادران باردار و نوزادان آنها نیز بود. به طوری که در مجموع، باعث مرگ ۲۲۰ نوزاد (نوزادانی که مرده به دنیا آمدند یا بعد از مدتی فوت کردند) شد. در همین سال تعداد موارد کلامیدیا، حدود ۴ درصد (۱.۶ میلیون نفر) و موارد سوزاک نزدیک به ۵ درصد افزایش یافت.
مدیر بخش پیشگیری از بیماریهای مقاربتی CDC، گفت: «اپیدمی بیماریهای مقاربتی ایالات متحده هیچ نشانهای از کند شدن را نشان نمیدهد.»
عدم دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، از جمله غربالگری یا درمان و کاهش بودجه برای سلامت عمومی در این موضوع نقش داشتند.
به طور کلی و از سال ۲۰۱۷ تعداد موارد سوزاک حدود ۲۸ درصد (بیش ۷۱۰ هزار نفر) و سیفلیس تقریبا ۷۴ درصد (بیش از ۱۷۰ هزار نفر) افزایش یافته است. همچنین تعداد موارد سیفلیس در میان نوزادانی که تازه به دنیا آمدند ۲۰۳ درصد (بیش از ۲۸۰۰ نفر) افزایش یافت.
دکتر زهره کشاورز
پزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
همانطور که میدانیم تفاهم و شراکت، لازمهی داشتن یک رابطهی خوب هستند. اما گاهی یکی از زوجها قدرت بیشتری دارد. این یعنی در یک یا برخی از زمینهها، تسلط بیشتری دارد و شخص دیگر، فقط از او پیروی میکند. این موضوع معمولا در امور مالی، مسئولیتپذیری و صمیمیت دیده میشود. در هر نوع رابطهای، شخص باید احساس کند که دیده و شنیده میشود. عدم تعادل در قدرت میتواند باعث رنجش، مشاجره، فاصله گرفتن عاطفی و در نهایت نابودی رابطه شود.
در این جا به ۳ مدل از چرخههای قدرت و چگونگی حل آنها میپردازیم:
۱- تقاضا و کنارهگیری
در این نوع از چرخهی قدرت، یکی از شرکا معتقد است که نیازهایش برآورده نشده و خواستههایش نادیده گرفته میشود. این موضوع میتواند شامل کارهای کوچک مانند شستن ظرفها نیز باشد. از سمت دیگر، کسی که کنارهگیری میکند؛ به اجتناب از فرد مقابل راضی است. او احساس میکند که شریکش درخواستهای زیادی دارد. بنابراین به طور کامل از انجام آنها کنارهگیری میکند. این نوع رفتار میتواند منجر به ناامیدی، رنجش شود.
اگر احساس میکنید که این نوع قدرت در رابطه شماست، سعی کنید انتظارات خود را واضح بیان کنید. به حرف های شریک زندگی خود گوش دهید و از انجام کارهایی که ممکن است به او یا خودتان آسیب برساند، اجتناب کنید.
۲- فاصله گرفتن و دنبال کردن
این نوع از چرخهی قدرت، به سبک دلبستگی شما بستگی دارد و معمولا در رابطهای ظاهر میشود که یکی از شرکا بیش از حد روی دیگری سرمایه گذاری میکند. فاصله گرفتن اغلب در سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی دیده میشود. افرادی که از روابط اولیه خود، تایید و حمایت دریافت کردهاند؛ کمتر روی شریک زندگی شان تکیه میکنند. آنها عزت نفس بهتری دارند. برای آشنایی بیشتر با انواع دلبستگی عاطفی اینجا کلیک کنید.
شاید زبان عشق همسرتان از طرق کلمات باشد و در روز دهها جمله محبتآمیز بیان کند. اگر شما اینگونه نباشید؛ ممکن است احساس خفگی کنید و از او فاصله بگیرید. برای حل این عدم تعادل، باید سبک دلبستگی یکدیگر را بشناسید و به آن احترام بگذارید.
۳- ترس و شرم
سومین چرخه رایج قدرت در روابط، ترس و شرم است. این موضوع میتواند امنیت یک یا هر دو نفر را به خطر بیندازد و در نهایت رابطهای تلخ یا حتی تهاجمی ایجاد کند.
ترس و شرم معمولا به ترومای حل نشده در زندگی یکی از شرکا برمیگردد. در این شرایط پذیرفتن آسیبپذیری خودتان و اعتماد به این که شریکتان برای آن ارزش قائل است؛ بسیار مهم میباشد. وقتی با همسرتان راجعبه ضعفهایتان صحبت میکنید، نباید احساس ناامنی شما را در برمیگردد.
صحبت با یک مشاور نیز ممکن است مفید واقع شود. از شریک زندگی خود در لحظات آسیب پذیر حمایت کنید و از نظر عاطفی حامی یکدیگر باشید.
چند نکته برای داشتن یک چرخهی قدرت سالم:
چرخه قدرت سالم، مبتنی بر اعتماد، آسیب پذیری و ارتباط صادقانه است. همیشه چند نکتهی زیر را به خاطر داشته باشید:
صادق باشید:
ارتباط صادقانه یک امر ضروری است. صادق بودن با خود و شریک زندگیتان، میتواند به تقویت رابطه و همچنین افزایش صمیمیت عاطفی کمک کند.
به مرزها و نیازهای یکدیگر احترام بگذارید:
به نیازهای شریک زندگی خود گوش دهید و به آنها احترام بگذارید. اگر علایق متفاوتی دارد، از او حمایت کنید. او را تشویق کنید تا علایق خود را دنبال کند.
صحبت کنید:
بحث کنید اما منصف باشد. مشاجرات و اختلافات همیشه در یک رابطه وجود دارد. از سرزنش یکدیگر اجتناب کنید. اگر نیاز است خودتان را آرام کنید. کمی استراحت کنید. عصبانیت خود را کنار بگذارید و دوباره تلاش کنید.
در صورت نیاز از یک مشاور کمک بگیرید.
دکتر زهره کشاورز
پزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
هنگامی که راجعبه سایز آلت تناسلی صحبت میکنیم، طول آن را در نظر میگیریم. تصور جامعه بر این است مردان با آلت تناسلی بزرگتر، رابطه جنسی بهتری دارند. این یعنی زن نیز لذت جنسی بیشتری را تجربه میکند. اما آیا واقعا طول آلت تناسلی با تحریک و ارگاسم زنان رابطه مستقیم دارد؟ آیا عرض آلت تناسلی نیز به رضایت جنسی زنان کمک میکند؟ کدام یک مهمتر است؟ عرض یا طول؟
تحقیقات متعدد نشان دادهاند که اندازه آلت مرد، تاثیر فیزیولوژیکی واقعی بر رضایت جنسی زنان ندارد زیرا واژن همواره متناسب با اندازه آلت تناسلی باز میشود. در واقع واژن یک فضا با انعطافپذیری بالاست. یعنی هر آلت تناسلی با هر اندازهای، برای تحریک آن کافیست.
محققان معتقدند که طول آلت تناسلی تاثیری در برانگیختگی فیزیولوژیکی ندارد مگر اینکه شخص از نظر روانی تحت تاثیر آن قرار بگیرد. با این حال عرض آن میتواند تاثیرگذار باشد زیرا ممکن است باعث تحریک بیشتر کلیتورال شود. در این مطالعه ۵۰ خانم ۱۸ تا ۲۵ ساله شرکت کردند.
دکتر زهره کشاورز
پزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
آیا تا به حال متوجه شدهاید که در رابطه عاشقانه خود، از یک الگوی خاص پیروی میکنید؟ شاید کمی حسود باشید و از تنها ماندن برای مدت طولانی بترسید. شاید هم به شریک خود به طور کامل و در هر شرایطی اعتماد داشته باشید. نحوه عشق ورزیدن در هر فرد متفاوت است. ریشهی این موضوع برای اغلب افراد، به دوران کودکی و نحوه رفتار والدین با آنها برمیگردد. دانستن سبک دلبستگی منحصر به فردتان به شما کمک میکند تا خودتان را بیشتر بشناسید. همچنین رابطهی طولانیمدت و سالمتری داشته باشید. البته لازم به ذکر است که تغییر سبک دلبستگی نیز امکان پذیر است.
نظریه دلبستگی اولین بار توسط روانکاو «جان بولبی» در دهه ۱۹۵۰ معرفی شد. این نظریه نشان میدهد که نوع رابطه شما با والدینتان، با نحوه عشق ورزیدن به شریک زندگیتان در آینده، همخوانی دارد.
این نظریه بیان میکند که هدف اولیه نوزاد انسان، حفظ نزدیکی است. نزدیکی نوزاد به والدین برای بقا و تکامل ضروری است. به همین دلیل، کودکان و نوزادان، همواره والدین خود را زیر نظر میگیرند. آنها همه تلاش خود را میکنند تا نزدیک پدر و مادرشان باشند.
اگر کودک بتواند به والدین خود، برای رفع نیازهایش تکیه کند؛ اطمینان خاطر پیدا میکند. این فرد در آینده نیز یک دلبستگی ایمن خواهد داشت. یعنی رابطه برای او به عنوان یک فضای امن تعریف شده که میتواند چارچوب آن، احساسات خود را به راحتی و آزادانه بیان کند. او خودش را لایق دریافت عشق میداند و به راحتی نیز عشق میورزد.
از سوی دیگر، سبکهای دلبستگی ناامن در صورتی ایجاد میشوند که فرزند با والدینش پیوندی تیره و تار داشته باشد. این افراد نمیتوانستند به راحتی به مادر پدرشان تکیه کنند.
به طور کلی ۴ نوع سبک دلبستگی داریم:
- امن
- اجتنابی
- اضطرابی
- ناسازگار
اجتنابی، مضطرب و ناسازگار از سبکهای دلبستگی ناامن هستند.
سبک دلبستگی امن چیست؟
افراد با سبک دلبستگی امن، روابط پایدار و سالمی دارند. این نوع دلبستگی نتیجهی احساس امنیت شخص در دوران کودکی است. یعنی در کودکی همواره دیده میشده و از لحاظ عاطفی یا روانی کمبودی را احساس نکرده. والدین این افراد، نسبت به احساسات و رفتارهای خود و فرزندشان آگاه بودند. به همین ترتیب احساس درک شدن در روابط بزرگسالی شخص نیز شکل میگیرد. رابطه برای آنها سرشار از آرامش، احترام و امنیت است. روابط عاشقانهی این افراد، معمولا سالم و طولانی مدت است. نزدیک شدن به دیگران برایشان کار سختی محسوب نمیشود.
آنها از صمیمیت نمیترسند. زمانی که شریک زندگیشان نیست، وحشت نمیکنند. از به دنبال حمایت عاطفی بودن از سمت شریکشان شرمی ندارند و در مقابل نیازهای عاطفی طرف مقابل نیز پاسخگو هستند. این افراد معمولا اعتماد به نفس بالایی دارند. افراد دلبستهی امن، برای شریکشان قابل اعتماد، مثبت و دوست داشتنی هستند. خودشان به همسرشان اعتماد دارند و حسادت برای آنها مسئله زجرآوری نیست. این افراد میدانند که شایسته عشق هستند و نیازی به تایید خارجی ندارند. رابطه نزدیکی با شریکشان دارند. مشارکت خوبی دارند و بحثها را به خوبی کنترل میکنند. روانشناسان اجتماعی در دهه ۱۹۸۰، نشان دادند که حدود ۵۶ درصد بزرگسالان، روابط عاشقانه با سبک دلبستگی ایمن دارند.
سبک دلبستگی اجتنابی چیست؟
این سبک، از انواع دلبستگی ناامن است که با ترس از صمیمیت مشخص میشود. افرادی که دارای سبک دلبستگی اجتنابی هستند، در نزدیک شدن به دیگران یا اعتماد کردن، با مشکل مواجه میشوند. آنها باور ندارند که روزی یک رابطه بتواند نیازهایشان را برآورده سازد. افراد با این نوع دلبستگی، معمولا به دلیل ناتوانی در برقراری صمیمیت فیزیکی و عاطفی، در ایجاد روابط بلندمدت شکست میخورند. این افراد در کودکی احتمالا غیاب والدین، دوری و یا سختگیریهای زیاد را تجربه کردهاند.
آنها معمولا از شریک زندگی خود فاصله میگیرند و از نظر عاطفی برای شخص مقابل کافی نیستند. افراد اجتنابی ممکن است کاملا از روابط دوری کنند زیرا ترجیح میدهند مستقل باشند. تحقیقات نشان داده حدود ۲۵ درصد بزرگسالانی که در رابطه هستند، سبک دلبستگی اجتنابی دارند.
والدین این افراد احتمالا در دوران خردسالی، او را به حال خود رها کردهاند. همواره انتظار داشتهاند که کودک مستقل باشد. آنها هنگام بیان احساسات یا نیازهایشان طرد شدهاند. به طور کلی والدین پاسخگوی نیازهای اساسی آنها نبودهاند.
برخی از والدین حمایت عاطفی برایشان مسئله حائز اهمیتی نیست. اما بعضی نیز نسبت به احساسات فرزندشان بیتفاوت هستند یا سرشان مشغول کارهای خودشان است. برای اکثر والدین نمرات، کارها و رفتارهای بچه بیشتر قابل توجه است تا احساسات، امیدها، رویاها یا ترسهایش. این کودکان خواسته یا ناخواسته یاد میگیرند تا مستقل باشند تا در آینده مجبور نباشند برای حمایت به شخص دیگری تکیه کنند.
این افراد در بزرگسالی:
- به طور مداوم از صمیمیت عاطفی یا فیزیکی اجتناب میکنند.
- معتقدند که در هر مسئلهای باید به خودشان تکیه کنند.
- از بیان احساسات خود ناراحت میشوند.
- دیگران را نادیده می گیرند.
- اعتماد کردن برایشان سخت است.
- زمان بیشتری را صرف وقت گذراندن با خودشان میکنند تا شریکشان.
- باور دارند که در زندگی خود به شخص دیگری نیاز ندارند.
افرادی که سبک دلبستگی اجتنابی یا همچنین اضطرابی دارند، در روابط خود به یک اندازه جلو میروند. نیاز به صمیمیت عاطفی در آنها کمرنگ است. بنابراین روابط عاشقانه، قادر به رسیدن به سطوح عمیق نیست.
سبک دلبستگی اضطرابی چیست؟
این سبک نوعی از دلبستگی ناامن است که با ترس زیاد از رها شدن مشخص میشود. افراد دارای سبک دلبستگی مضطرب، نسبت به روابط خود بسیار نامطمئن هستند. اغلب نگرانند که شریکشان آنها را ترک کند، بنابراین همیشه تشنه اعتبار هستند.
آنها اغلب خود را به خاطر چالشهای موجود در رابطه سرزنش میکنند. حسادت و بیاعتمادیهای مکرر به دلیل اعتماد به نفس پایین در آنها دیده میشود.
این دلبستگی با نیاز شدید در روابط همراه است. یعنی وقتی شریکشان جواب پیامکی را نمیدهد ترس آن ها را فرا میگیرد. این افراد دائما احساس میکنند که به اندازه کافی به آنها اهمیت داده نشده است. حدود ۱۹ درصد از بزرگسالان، سبک دلبستگی اضطرابی دارند.
والدین این افراد در کودکی:
- به صورت تناوبی به فرزندشان اهمیت میدادند و سپس کاملا بیتفاوت بودند.
- کودک را مسئول احساسات خود میدانستند.
این کودکان اغلب با این فکر بزرگ می شوند که قرار است از احساسات دیگران مراقبت کنند و اغلب بسیار وابسته میشوند.
برخی از نشانههای سبک دلبستگی اضطرابی:
- دائما به دنبال شخص مقابل هستند.
- نسبت به انتقاد بسیار حساس هستند.
- به تایید دیگران نیاز دارند.
- حسود هستند.
- از تنهایی میترسند
- عزت نفس پایینی دارند.
- احساس میکنند لایق عشق نیستند.
- از طرد شدن و یا ترک شدن میترسند.
- به سختی به دیگران اعتماد میکنند.
سبک دلبستگی ناسازگار چیست؟
این سبک، ترکیبی از ۲ نوع دلبستگی اضطرابی و اجتنابی است. افرادی که وابستگی ناسازگار دارند؛ هم به شدت دنبال عشق هستند و هم به هر قیمتی از آن اجتناب میکنند. آنها تمایلی به ایجاد یک رابطهی عاشقانهی نزدیک ندارند اما در عین حال احساس نیاز مبرم دارند که دیگران را دوست داشته باشند. این افراد بین رفتارهای اجتنابی و اضطرابی در نوسان هستند. به طور کلی این سبک از دلبستگی، نسبتا نادر است.
نشانه های سبک دلبستگی ناسازگار عبارتند از:
- ترس از طرد شدن
- ناتوانی در تنظیم احساسات
- رفتارهای متناقض
- سطوح بالای اضطراب
- مشکل در اعتماد کردن به دیگران
- داشتن نشانههای هر دو سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی
جالب است بدانید که این نوع از دلبستگی، با شرایط سلامت روان بزرگسال نیز در ارتباط است. از جمله:
- اختلالات خلقی
- اختلالات شخصیتی
- خودآزاری
- اختلال مصرف مواد
افراد دارای سبک دلبستگی ناسازگار، رفتارهای غیرقابل پیشبینی و گیجکننده دارند. آنها به طور متناوب، بین گوشهگیری و مستقل بودن و دلبستگی یا احساساتی بودن، تغییر میکنند. در حالی که آنها به شدت به دنبال عشق هستند، شریکشان را به دلیل ترسی که از عشق دارند؛ از خود میرانند.
سخن پایانی:
درک کردن نحوه تعامل با شریکتان و دانستن اینکه چرا به روشهای خاصی واکنش نشان میدهید، میتواند در ایجاد یک رابطه پایدارتر، بهتر و سالمتر موثر باشد. صحبت با یک پزشک یا مشاور کمک میکند تا تجربیات دوران کودکی خود را از اعماق ذهنتان بیرون بکشید. شاید سفر آسانی نباشد، اما ارزشش را دارد.
اگر میخواهید سبک دلبستگیتان را بدانید، میتوانید در این پرسشنامه آنلاین (به زبان انگلیسی) شرکت کنید. لازم به ذکر است این تست، صرفا جهت خودشناسی بیشتر طراحی شده. تشخیص قطعی سبک دلبستگی باید توسط متخصصین سلامت روان صورت انجام شود تا در ادامه راه و مسیر درمان (در صورت نیاز)، همراه شما باشند.
دکتر زهره کشاورز
پزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
دانشمندان دریافتند که تزریق هورمون کیسپپتین میتواند به افزایش میل جنسی در زنان و مردان مبتلا به بیمیلی جنسی (HSDD) کمک کند. حدود ۳۰ درصد از زنان و ۱۵ درصد مردان، از بیمیلی جنسی رنج میبرند. این موضوع میتواند مشکلات زیادی در کیفیت زندگی و رابطهی فرد ایجاد کند. محققان انگلیسی معتقدند که گزینههایی مانند رواندرمانی یا دارو ممکن است برای بسیاری از افراد، به خصوص زنان، مفید نباشد.
پژوهشگران دریافتند که تزریق هورمون کیسپپتین، میتواند میل جنسی را در افراد مبتلا به بیمیلی جنسی، افزایش دهد. در این کارآزمایی، ۳۲ زن (پیش از یائسگی) و ۳۲ مرد، مورد بررسی قرار گرفتند. سپس به طور تصادفی کیسپپتین یا دارونما دریافت کردند. در ادامه، تصاویر MRI مغز و آزمایش خون آنها تحلیل شد. مشخص شد پردازش فعالیتهای جنسی، در مغز افرادی که داروی واقعی دریافت کردهاند؛ افزایش یافته است. نتایج این مطالعه در ژورنال JAMA Network Open منتشر شد.
کیسپپتین هورمونی است که ترشح سایر هورمونهای جنسی را تحریک میکند. به طور طبیعی، در مناطقی از مغز که مرتبط با رفتارهای جنسی است؛ غلظت بالایی از این ماده وجود دارد. کسانی که در این تحقیق شرکت کردند؛ هیچگونه عارضه جانبی گزارش ندادند. محققان درتلاشند تا با تکیه بر درمانهای مبتنی بر کیسپپتین، میل جنسی را در افراد مبتلا به بیمیلی جنسی (HSDD) افزایش دهند.
دکتر زهره کشاورز
پزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
دانشمندان یک قرص ضدبارداری ساختهاند که با مهار حرکت اسپرم، از رسیدن آن به تخمک جلوگیری میکند. این داروی آزمایشی که (TDI-11861) نام دارد؛ تاکنون فقط روی موشها آزمایش شده است.
نحوه عملکرد قرص (TDI-11861) به این صورت است که با تحت تاثیر قرار دادن یک پروتئین سیگنالدهنده به نام sAC، حرکت اسپرم را برای چندین ساعت متوقف میسازد. تاثیرگذاری این دارو حدود ۳ ساعت است و با گذشت ۲۴ ساعت، دیگر هیچ اثری از آن در بدن دیده نمیشود. به طوری که اسپرمها به صورت نرمال شنا میکنند. (TDI-11861) میتواند به عنوان یک داروی ضدبارداری برگشتپذیر و کوتاهمدت در انسان مورد استفاده قرار بگیرد اما قبل آن باید روی خرگوشها نیز بررسی شود.
لازم به ذکر است که این قرص در برابر بیماریهای مقاربتی محافظتی ایجاد نمیکند. مهمترین مزیت آن نسبت به سایر قرصهای ضدبارداری این است که احتمالا روی هورمونهای فرد تاثیر نمیگذارد. این یعنی فرد عوارض جانبی ناشی از کمبود هورمون تستوسترون را تجربه نخواهد کرد. این مقاله در مجله Nature Communications منتشر شده است.
دکتر زهره کشاورز
پزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
وقتی فردی پس از سالها، دربارهی تجربهی سوءاستفاده جنسی خود حرف میزند؛ اولین پرسش اطرافیان این است که چرا پس از حادثه یا در همان دوران، راجعبه آن صحبت نکرده. دلایل زیادی برای این موضوع وجود دارد. در این جا به برخی از آنها میپردازیم:
۱- فرد خودش هم نمیدانسته که عمل انجام شده یک نوع سوءاستفاده بوده است
قربانیان جنسی کودک، سالها و حتی دههها پس از وقوع حادثه نمیدانند آنچه رخ داده؛ یک نوع آزار جنسی یا روانی بوده است. در نتیجه سالها طول میکشد تا بفهمند که دقیقا چه اتفاقی افتاده. دلیل دیگر این است که مغز انسان برای محافظت از خود دچار فراموشی میشود. به طوری که فرد گاهی آن اتفاق را به خاطر نمیآورد. ممکن است هنگام بزرگسالی این خاطره یادآوری شود. در مورد کودکان وظیفه بزرگسالان است که علائم تجاوز را تشخیص دهند و وارد عمل شوند.
در موارد آزار جنسی علیه بزرگسالان، قربانی ممکن است باور کند آنچه اتفاق افتاده طبیعی بوده. چه بخواهیم چه نخواهیم، ما در جامعهای زندگی میکنیم که در آن شیوههای خاصی از رفتار جنسی، بهویژه از سوی مردان نسبت به زنان، صرف نظر از تاثیر آنها، نرمال پذیرفته شدهاند. قربانیان چنین آزاری ممکن است سالها از عوارض تروما رنج ببرند، بدون اینکه بدانند منشا علائمشان از کجاست.
۲- تأثیر تروما
سوءاستفاده از هر نوعی باعث آسیب میشود. بسته به نوع تجاوز و مدت زمانی که اتفاق افتاده (از چند دقیقه تا چند دهه) تأثیر آن میتواند شدید و مادامالعمر باشد. برخی از آنها عبارتند از:
این تنها تعدادی از عوارض احتمالی است. قاعدتا کسی که در زندگی روزمره، با یک یا چند مورد از این موارد دست و پنجه نرم میکند؛ نمیتواند به راحتی درباره آن اتفاق حرف بزند.
۳- قربانی در گذشته صحبت کرده ولی کسی به او گوش نداده
این موضوع بسیار رایج است. به خصوص در مواردی که سوءاستفاده طولانی مدت یا مکرر بوده است. بسیاری از افراد تجربیاتی داشتهاند که پس از آن میخواستند صحبت کنند اما باور نشدهاند. معمولا هنگامی که آزارگر متوجه میشود قربانی او را لو داده، فشار را دو چندان میکند یا در بهترین حالت همه چیز را زیر سوال میبرد. موارد بسیار زیادی وجود دارد که در آن کودکی سعی میکند به یکی از اعضای خانواده در مورد آنچه اتفاق افتاده؛ بگوید ولی باور نمیشود. این تقریبا تضمین میکند که آن فرد دوباره صحبت نخواهد کرد.
در مواردی که قربانی (چه بزرگسال باشد چه کودک)، با فرد آزارگر زندگی میکند؛ گفتن موضوع سختتر است. زیرا اگر باور نشود؛ آزارگر برای انتقام، رفتارهای بدتری خواهد داشت. این هم دلیل دیگری است که برخی افراد برای مدت بسیار طولانی حرفی نمیزنند.
۴- شرم و ترس
شرم و ترس، دو واکنش بسیار عادی، پس از چنین حادثهای است. این دو، بیشتر توسط متجاوز برای ترساندن قربانی یا سرزنش او استفاده میشود. تقریبا در هر تجاوزی که تاکنون رخ داده، متجاوز سعی کرده تا قربانی را به نحوی سرزنش کند. در مواردی که فرد کودک یا یک بزرگسال آسیبپذیر است؛ باید علاوه بر آسیب روحی و جسمی، با احساس ترس و شرم از سوی اطرافیان نیز کنار بیاید.
۵- بازخورد
اکثر ما حداقل یک بار در اخبار دیدهایم که یک نفر (به خصوص یک زن)، علنا اعلام کرده که «این شخص از من سواستفاده کرده» اما چیزی که در اخبار نمیبینیم؛ احاطه شدن او توسط پیامهای تهدیدآمیز، تحقیر و آسیب ناشی از مراجعه به پلیس یا مقامات دیگر است. ما معاینات بدنی دلخراش و ترس از مواجه شدن با متجاوز در دادگاه یا بازجویی در ملاعام را نمیبینیم. آن چه که حتی نامرئیتر است؛ واکنش شدید خانوادهی فرد است. این میتواند شامل قضاوت «تقصیر خودت بود!» تا خجالت «احساس میکنم همه به من خیره شدهاند» یا بیتفاوتی «خب که چی!» باشد. در موارد بدتر، شاهد تهدید یا طرد کامل نیز هستیم.
حال میتوانید درک کنید که چرا بسیاری از قربانیان هرگز حرفی نمیزنند. یا اگر این کار را انجام دهند، دههها طول میکشد تا شجاعت لازم را به دست بیاورند. هیچ کس نباید به خاطر بازگو نکردن اتفاقی که برایش افتاده، مورد قضاوت یا محکومیت قرار بگیرد. این که صحت ادعای یک فرد، به دلیل این که سالها درباره آن صحبت نکرده، زیر سوال میرود؛ به دلیل ناآگاهی مردم نسبت به روند آسیب پس از تروماست. این یک شکست بزرگ برای جامعه است که باعث میشود شاهد وقوع بیشتر چنین رخدادهایی باشیم! در واقع هر کسی که توانسته راجعبه این تجربهی تلخ صحبت کند، شایستهی مدال است.
دکتر زهره کشاورز
پزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
در لغتنامه کمبریج احترام اینگونه تعریف شده است: «احساس تحسین نسبت به کسی یا چیزی که معتقدید ایدهها یا ویژگیهای خوبی دارد.»
تحقیقات نشان داده که در یک رابطه، مردان بیشتر از زنان از بیاحترامی میترسند، به طوری که نسبت به این قضیه واکنش متفاوتی نشان میدهند و احساس میکنند پس زده شدهاند.
بزرگترین ترس مردان در رابطه، احساس طرد شدن است. به همین دلیل ممکن است در روابط ناکارآمد باقی بمانند یا افکار و احساساتشان را برای خودشان نگه دارند. در مطالعهای که توسط دانشگاه منچستر انجام شد، محققان دریافتند که مجرد ماندن مردان، صرفا باعث میشود تا آنها بیشتر احساس تنهایی کنند به طوری که به مرور نسبت به ریجکشن حساستر میشوند.
اینکه مردان به بیاحترامی واکنش بیشتری نشان میدهند، لزوما به معنای اهانت همسرشان نیست. این افراد به احتمال زیاد خودشان نیز عزت نفس پایینی دارند. اگر نتوانیم به خودمان احترام بگذاریم، چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم که دیگران این کار را انجام دهند. عزت نفس پایین منجر به عدم تعادل ازدواج، رنجش و بیاحترامیهای بیشتر میشود. مردی که همواره به دنبال احترام همسرش است؛ باعث میشود تا این موضوع به جای هدیه، به یک خواسته تبدیل شود.
جان گاتمن، محققی که روابط بین زوجین را بررسی میکند؛ معتقد است که به دنبال احترام بیشتر بودن، صرفا زن را دورتر میکند. رشد شخصی هر فرد، برای پیشرفت رابطه لازم است. با این ۷ روش میتوانید عزت نفس خود را بهبود بخشید:
۱- هدف و معنای زندگیتان را پیدا کنید
چطور میتوانید به خودتان احترام بگذارید وقتی با هدف و معنای زندگیتان آشنا نیستید. برای انجام این کار باید سوالهای زیادی از خودتان بپرسید اما در نهایت به پاسخ مناسبی دست خواهید یافت.
۲- بخشنده باشید
اگر میخواهید به کسی کمک کنید، هیچ دلیل یا انگیزه پنهانی نداشته باشید. این باعث میشود که هم شما و هم شخصی که به او کمک کردهاید، احساس بهتری داشته باشید. اگر با توقع کاری را برای شریک زندگیتان انجام دهید، تاثیر مثبتی مشاهده نخواهید کرد.
۳- زمانی را به رشد شخصی خودتان اختصاص دهید
اگرچه وقت گذراندن با شریکتان، برای رشد رابطه مهم است اما با این حال پیشرفت خودتان نیز به همان اندازه مهم است. به چالش کشیدن خودتان برای یادگیری و تجربههای جدید، به اعتماد به نفس شما میافزاید.
۴- افراد منفی را از زندگیتان حذف کنید
تلاش برای تغییر به اندازه کافی سخت است. اجازه ندهید نظرات و انتقادات افراد منفی، سرعت پیشرفت شما را کم کند. با کسانی که شما را از موفقیت باز میدارند، معاشرت نکنید.
۵- نه گفتن را یاد بگیرید
یکی از عوامل مهم از بین برنده عزت نفس این است که با هر آنچه دیگران میگویند؛ همراهی کنیم.
شاید «نه گفتن»، منجر به فشارهایی از سوی دیگران شود اما در عوض اعتماد به نفس شما افزایش مییابد.
۶- موفقیت های خود را جشن بگیرید
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، اغلب تمایلی به جشن گرفتن دستاوردهای خود ندارند. آنها میترسند که به عنوان متکبر یا خودپسند شناخته شوند. با این حال جشن گرفتن دستاوردهایمان به ما انگیزه میدهد تا به رشد خود ادامه دهیم.
۷- اطراف خود را با افراد الهامبخش احاطه کنید
علاوه بر حذف افراد منفی، سعی کنید اطراف خود را با افراد موفق پر کنید. بدین ترتیب و با الهام گرفتن از دستاوردهای آنها، استانداردهایتان بالا خواهد رفت.
در پایان و به نقل از گاندی: «شما خودتان باید مظهر تغییری باشید که میخواهید در جهان ببینید.»
دکتر زهره کشاورز
پزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
براساس یک مطالعه که توسط دانشگاه گرونینگن هلند انجام شد، پژوهشگران دریافتند پوشیدن جوراب میتواند به شما کمک کند تا رابطه جنسی بهتری داشته باشید.
محققان ۱۳ زوج ۱۹ تا ۴۹ ساله را مورد بررسی قرار دادند. هنگامی که به این افراد جوراب داده شد، حدود ۸۰ درصد توانستند به ارگاسم برسند. این درحالی است که این عدد بدون جوراب حدود ۵۰ درصد بود.
دانشمندان اسکنهای مغزی این افراد را حین ارگاسم تحلیل کردند. شرکتکنندگان زن کاهش فعالیت آمیگدال و قشر جلوی مغز را نشان دادند.
آنها دریافتند که ارتباط جوراب و رابطه جنسی برای زنان بسیار مهم است. از آنجایی که خانمها وقتی احساس راحتی درونی و بیرونی میکنند، برانگیخته میشوند.
در سطح اولیه بقا، سرما به عنوان یک خطر برای بدن محسوب میشود. تجربهای که واکنش فرار یا مبارزه را در بدن برمیانگیزد. چیزی که کاملا برعکس شرایط آرام، برای رسیدن به ارگاسم است. وقتی محرکهای هشداردهندهای وجود دارد، آمیگدال به طور خودکار وارد عمل میشود تا محیط را اسکن کند. این بخش اطلاعات را جمعآوری میکند تا تشخیص دهد آیا شما ایمن هستید یا خیر. وقتی پاهای شما سرد است خون از اندام تناسلی دور میشود و به سمت قسمتهای دیگر بدن میرود.
این یعنی برانگیختگی متوقف و مسیر رسیدن به ارگاسم مختل میشود.
هنگامی که بدن به طور طبیعی آرام است، (چه به دلیل گرم بودن یا یک موقعیت راحت) شما به طور غریزی احساس امنیت میکنید. ماهیچهها آرام شده، ذهن کند میشود و خون به سمت اندام تناسلی جریان مییابد. همه اینها احتمال ارگاسم را افزایش میدهد. سردی پاها با ایجاد یک پیام عصبی مداوم که چرخه پاسخ جنسی را قطع میکند، باعث اختلال در ارگاسم برخی افراد میشود. شدت ارگاسم به گردش خون در ناحیه تناسلی بستگی دارد. پوشیدن جوراب باعث افزایش گردش خون به سمت پاها می شود. از این رو جورابها به شما کمک میکنند تا ارگاسم بهتری را تجربه کنید.
دکتر زهره کشاورز
پزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
فلفلها طعم زیادی به غذا میدهند اما تحقیقات نشان داده که نوع تند آنها ممکن است مزایای سودمند دیگری نیز داشته باشد.
۱- فلفل میتواند زندگی جنسی شما را بهبود بخشد
اگر شما هم برای افزایش میل جنسی به دنبال تقویت کنندهها هستید، بهتر است غذاهای تند را امتحان کنید.
تحقیقات منتشر شده در مجله Food Research International در سال ۲۰۱۱ نشان داد که علاوه بر فلفل، جینسینگ و زعفران نیز عملکرد جنسی را بهبود میبخشند. مقدار و چگونگی مصرف این مواد، برای حداکثر اثربخشی، معلوم نیست.
۲- فلفلهای تند میتوانند خطر ابتلا به تومور را کاهش دهند
یک مطالعه بر روی موشها که در مجله تحقیقات بالینی منتشر شد، نشان داد که ماده شیمیایی تند موجود در فلفل (کپسایسین)، میتواند گیرندههای سلولی در پوشش روده را فعال کند. در نتیجه واکنشی ایجاد میکند که خطر ابتلا به تومورها را کاهش میدهد. محققان معتقدند که میتوان از کپسایسین به عنوان ضددرد نیز استفاده کرد. این ماده از طریق خسته کردن اعصاب باعث میشود که حس درد به مغز ارسال نشود.
کپسایسین میتواند گیرندههایی که رشد تومور را تحریک میکنند؛ غیر فعال سازد. پژوهشگران به موشهایی که از نظر ژنتیکی مستعد ابتلا به تومورهای بیشتر بودند، کپسایسین دادند. آنها دریافتند که این ماده باعث کاهش رشد تومورها و افزایش طول عمر موشها میشود، به خصوص زمانی که به آنها یک داروی ضد التهابی نیز داده شد.
۳- فلفل به کاهش وزن کمک میکند
غذاهای تند میتوانند سیری را افزایش دهند. محققان دانشگاه کالیفرنیا لس آنجلس نشان دادند که فلفل ممکن است بدن شما را به سوزاندن کالری بیشتر تشویق کند. در یک مطالعه بر روی مردان و زنان، نشان داده شد افرادی که قرصهای حاوی فلفل را بیش از یک ماه مصرف میکردند، نسبت به کسانی که دارونما میخوردند، چربی بیشتری میسوزاندند. همچنین دانشمندان دانشگاه پردو دریافتند که خوردن کمتر از یک قاشق چایخوری فلفل قرمز کاین خشک، اشتها را کاهش و کالری سوزی را افزایش میدهد.
دکتر زهره کشاورز
پزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی