همه چیز عاشقانه شروع میشود، و شما آنقدر درگیر این لحظه هستید که نمیتوانید متوجه صدای پاهای کوچک فرزندتان شوید.
بله، این سناریوی یک تاسف بار است. اما ممکن است آنقدرها هم که فکر می کنید بد نباشد. در اینجا نحوه رسیدگی به عواقب این پیشامد را توضیح میدهیم:
۱- خونسرد بمانید.
سعی کنید وحشتزده، مضطرب، متعجب یا خجالت زده به نظر نرسید. فرزند شما میتواند این احساسات را درک کند و فکر کند که اتفاق بدی در حال رخ دادن است. درعوض، با سلام به او بگویید که «من ندیدم آنجا ایستادهای!».
خود را بپوشانید و از هر گونه واکنش شدید خودداری کنید.
۲- منتظر واکنش فرزندتان باشید.
اگر شب بود و فکر میکنید کودکتان جزئیات زیادی ندیده، با سوالات متعدد او را گیج نکنید. منتظر واکنش او باشید. اگر فرزند شما بسیار کوچک باشد، احتمالا چیزی را که دیده پردازش نمیکند. میتوانید بحث را عوض کنید. از او بپرسید که کابوس دیده یا آیا چیزی برای خوردن میخواهد؟
۳- به او بگویید چرا برهنه هستید!
اگر اتفاقی افتاد که فرزندتان شما را بدون لباس دید، به او بگویید که (مامان - بابا) را در آغوش گرفتهاید و او میخواهد برود دوش بگیرد.
۴- سعی کنید احساسات کودک را درک کنید.
به محض اینکه فرزندتان را دیدید، به چهره او نگاه کنید تا بفهمید چه در سرش میگذرد. ممکن است به دلایل مختلفی وارد اتاق شما شده باشد. شاید از یک کابوس پریده، یا شاید صداهای شما را شنیده و کنجکاو شده! هنگامی که احساسات او را درک کردید، وارد مکالمه شوید.
۵- فورا به حالت والد برگردید.
ممکن است فرزندتان شما را در بدترین یا آسیب پذیرترین حالتتان دیده باشد، اما اکنون زمان بازگشت به حالت والدین است. طبیعی رفتار کنید و از فرزندتان بخواهید که برای یک آغوش آرامش بخش به رختخواب بیاید تا به او بفهمانید که همه چیز عادی است. اما اگر شرایط ایجاب نکرد از او بخواهید به اتاقش برگردد و تا ۳۰ ثانیه دیگر آنجا باشید.
۶- کلمات مناسب را انتخاب کنید.
گفتن حرف درست میتواند فورا اوضاع را آرام کند. چند لحظه وقت بگذارید و به فرزندتان چیزی به این سادگی بگویید: «ما میخواستیم کمی تنها باشیم». موفقیت این تکنیک تا حد زیادی به سن فرزند شما بستگی دارد، زیرا درک او از حریم خصوصی به بلوغش مرتبط است.
۷- سعی کنید دروغ نگویید.
در مقابل وسوسه دروغ گویی مقاومت کنید. بچهها در تشخیص حالات صورت شما بسیار خوب عمل میکنند. دروغهای شما به اندازه بقیه زمانها منسجم نخواهد بود. اگر فرزندتان بیشتر از آنچه شما گفتهاید در جریان باشد، یک سابقه بد ایجاد میکند.
۸- سعی کنید در مورد آن صریح باشید.
بهتر است چیزی را به کودکان آموزش ندهید که بعدا مجبور به حذف آن شوید. اگر فرزند شما به اندازه کافی بزرگ است، میتوانید به او بگویید این یک چیز بزرگسالی است که در نهایت وقتی بزرگ شد، یاد میگیرد. اگر بتوانید آن را با لحنی واقعی و آرام بیان کنید، او باور میکند و پیگیر نخواهد شد.
۹- این میتواند شروع یک مکالمه باشد.
بچه ها به طور غریزی کنجکاو هستند. اگر بیشتر از آنچه شما فکر میکنید، دیده باشند؛ باید بعدا با او در مورد رابطه جنسی صحبت کنید. لازم نیست همه چیز را توضیح دهید. بر اساس سطح بلوغش با او صحبت کنید و در طی سالها اطلاعات کاملتری به او بدهید.
۱۰- گاهی اوقات نیازی به بهانهجویی نیست.
اگر کودک شما به اندازه کافی بزرگ شده باشد و در مورد رابطه جنسی اطلاعات داشته باشد، از ترس یا خجالت بیرون خواهد رفت. لازم نیست فورا بهانهای بیاورید. او میداند چه اتفاقی در حال رخ دادن است، و مانند شما به زمان نیاز دارد تا آرام بگیرد. وقتی اوضاع آرام گرفت و فرزندتان از شوک خارج شد، میتوانید بنشینید و با او صحبت کنید.
اگر فرزندان شما برای درک جنسی کوچک هستند، موارد زیر میتواند شما را نجات دهد:
۱- اینجا گرم است.
چه توضیحی بهتر از این که بگویید اتاق گرم است. سپس، لباسهایتان را بپوشید. کودکتان را به رختخواب برگردانید یا خوراکی برای او فراهم کنید.
۲- ما باید تنها باشیم.
میتوانید بدون توضیح جزئیات به آنها بگویید که وقت تنهایی شماست. اکثر کودکان میتوانند زمان تنهایی را درک کنند و بفهمند که باید اتاق را ترک کنند.
۳- این یک نوع ماساژ است.
بیشتر بچهها میدانند که ماساژ زمانی انجام می شود که شما نیمه برهنه هستید. البته اگر بتوانید آن را به اندازه کافی متقاعدکننده جلوه دهید!
۴- منظورت چیست که چه خبر است؟
اگر میتوانید با چهرهای پوکر به او پاسخ دهید که برهنه بودن مامان و بابا در رختخواب کاملا طبیعی است.
۵- زمان نوازش است.
زمان نوازش چیزی است که همه بچهها دوست دارند. اگر به آنها بگویید که برای بزرگسالان نیز مناسب است، آن را باور خواهند کرد.
۷- این یک تم لباس است.
اگر کاملا برهنه نباشید و براساس شرایط متقاعد کننده به نظر برسد، میتوانید به او بگویید که این یک جور لباس مهمانی است. البته در شرایطی که نوعی از لباس زیر، داشته باشید!
نکاتی برای والدین:
۱- هنگام رابطه جنسی درب را قفل کنید.
ممکن است درب شما خراب شده باشد یا قفل نداشته باشد. در این زمانها، درب را قفل کنید. همچنین میتوانید به بچههایتان یاد بدهید که قبل از ورود، در بزنند.
۲- زیاد فکر نکنید.
مطمئنا برای شما شرم آور است. اما اگر فرزندتان کوچک باشد، این احتمال وجود دارد که نفهمیده چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
۳- اجازه دهید کودک بخوابد.
بچههای نوپا و کوچکتر حتی متوجه نمیشوند که اتفاقی افتاده است. مگر اینکه شما در این کار بسیار پر سر و صدا باشید. بنابراین حتی اگر از خواب بیدار شدند، ساکت شوید و اجازه دهید دوباره بخوابند.
۴- بچههای بزرگتر نیاز به توضیح کافی دارند.
اگر فرزندان شما نگران هستند که اتفاقی خشن یا ترسناک در جریان است، در زمانی مناسب با آنها صحبت کنید.
۵- از دادن اطلاعات بیش از حد خودداری کنید.
فقط به اندازهای که باید بدانند، پاسخ دهید. از دادن اطلاعات بیش از حد بکاهید. تنها به سوالاتشان پاسخ دهید.
۶- سادهترین توضیحات اغلب جواب میدهند.
میتوانید چیزی به این سادگی بگویید: «ما داشتیم بازی میکردیم!»
۷- بعد از این اتفاق در کنار آنها سرد نباشید.
بعد از توضیحات اولیه، دفعه بعد که آنها را دیدید، خونسرد باشید. انگار یک موضوع بیاهمیت رخ داده که ارزش به خاطر سپردن یا توضیح مجدد ندارد.
۸- صبر کنید تا خودشان بپرسند.
اگر شما را در موقعیت بسیار بدی ندیدند، میتوانید بدون توضیح اضافی صبر کنید تا خودشان سوال بپرسند و شما بر اساس نوع پرسش پاسخ دهید. مگر اینکه واقعا وحشت کرده باشند!
۹- اگر باید، پیگیری کنید!
اگر احساس میکنید که آنها برای آنچه دیدهاند شایسته توضیح هستند یا اطراف شما ناخوشایند به نظر میرسند، زمان یک گفتگوی جدی فرا رسیده است. اطمینان حاصل کنید که هیچ عضو دیگری از خانواده حاضر نیست و به اندازه کافی گرم باشید که آنها سؤال بپرسند.
دکتر زهره کشاورز
پزشک متخصص سلامت باروری - فلوشیپ پزشکی جنسی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی