سلامت باروری

آخـریــن مطالب

مراقب روابط جنسی زناشویی در دوران کرونا باشید

مراقب روابط جنسی زناشویی در دوران کرونا باشید

به گفته یک کارشناس انتقال مدفوعی ویروس کرونا در روابط نامتعارف زناشویی حتی در شرایطی که فرد بهبود هم پیدا کرده باشد، می تواند موجب انتقال کووید 19 شود.

زهره کشاورز، دکترای تخصصی سلامت باروری و فلوشیپ طب جنسی در گفتگو با خبرنگار سیناپرس درباره ماندگاری کووید 19 در اندام های جنسی و احتمال انتقال کرونا بعد از بهبود یافتگی، گفت: تا کنون گزارشی مبنی بر ماندگاری کووید 19 در ترشحات جنسی مشاهده نشده است؛ اما بر طبق پژوهش های صورت گرفته دانشمندان دریافته اند که ویروس کرونا تا مدت ها در مدفوع افراد باقی می ماند. در واقع انتقال مدفوعی در روابط نامتعارف می تواند حتی اگر فرد بهبود هم پیدا کرده باشد، موجب شیوع بیماری شود.

وی افزود: بنابراین توصیه می شود بعد از بهبودی بیماری کرونا افراد رابطه جنسی متعارفی داشته باشند. در حقیقت کووید 19 در ترشحات تنفسی نظیر بزاق و بینی و مدفوع افراد وجود دارد.

کشاورز با اشاره تدوین پروتکل های نگارش شده درباب برقراری روابط جنسی در دوران کرونا از سوی وزارت بداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: در این دو سالی که درگیر پاندمی کرونا هستیم، در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پروتکلی در حوزه سلامت باروری جنسی تنظیم شده است که متاسفانه سطح  اطلاع رسانی آن در جامعه به گونه ای نبوده  که در دسترس عموم مردم قرار بگیرد و مردم از آن آگاه شوند. این پروتکل بر اساس مقالات پژوهشی تدوین شده است که باید ها و نباید های روابط جنسی در دوران پاندمی کرونا در آن آورده شده است.

این متخصص سلامت باروری و فلوشیپ طب جنسی گفت: طبق موارد درج شده در این پروتکل روابط جنسی برای افرادی که مبتلا یا مشکوک به کرونا هستند ممنوع است و افرادی که احتمال ابتلا دارند باید یقین کامل حاصل کنند.

به گزارش سیناپرس، یکی از نگرانی های مردم در جامعه این است که اگر همسرشان به کووید 19 باشد، چه اقدامی باید انجام داد؟ در پاسخ باید گفت تا زمانی که به یقین کامل نرسیده اند از برقراری رابطه پرهیز کنند. گفتنی است، احتمال انتقال ویروس از طریق ترشحات تنفسی در حین رابطه بیشتر از ترشحات جنسی است.

وی افزود: از آنجایی که افراد در تماس فیزیکی نزدیک با یکدیگر هستند، احتمال انتقال تنفسی صد در صد است و تنها پانزده دقیقه کافیست که بیماری از فرد مشکوک به کرونا انتقال داده شود.

کشاورز داشتن توافق اولیه در برقراری رابطه جنسی از سوی طرفین را شرط لازم دانست و در این باره گفت: یکی از معضلات زوجین در دوران پاندمی کرونا عدم تفاهم در مورد ابتلا به بیماری است؛ برای مثال  افرادی که همسر آنها جزو کادر درمان هستند یا در مشاغلی که احتمال ابتلا در آن بالاست باید با در نظر گرفتن شرایط یکدیگر، به درک مشترکی برسند و اگر یکی از طرفین از برقراری رابطه امتناع کرد دلیل بر دیگر تعارضات زناشویی نگذارند. بنابراین افراد باید به یک توافق مشترکی هم از نظر  روحی و روانی رسیده باشند.

وی در گفتگو با سیناپرس ادامه داد: بعد از ابتلا به بیماری و بهبودی هم این توافق لازم است. دیده شده که بعد از ابتلا و بهود بیماری فرد دچار ضعف شدید می شود و توانایی برقراری رابطه ندارد. برای جلوگیری از تعارضات زناشویی افراد باید بدانند که ضعف جسمانی به فرد اجازه برقراری رابطه را نمی دهد.   

به گفته کشاورز، ضعف بعد از کرونا در افراد متفاوت است، برخی تا یک ماه  بعد از بیماری هم  توانایی جسمی سابق را به دست نمی آورند که این بستگی به شرایط جسمانی فرد و بیماری های زمینه ای وی دارد.

وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به پژوهش های صورت گرفته دوران بیست ماه پاندمی کرونا با وجود قرنطینه خانگی چه تاثیری بر روابط زناشویی افراد داشته است؟ گفت: ماندن در قرنطینه دو وجه داشت؛ یکی آنکه هم باعث شد میزان درگیری های خانوادگی روند صعودی داشته باشد و خشونت های جنسی بیشتر شود؛ به گونه ای که آمار تعارضات در دوران قرنطینه تا حدی بالا رفت. علت آن را می توان به عدم مهارت ارتباط موثر افراد در طولانی مدت دانست. آن روی دیگر سکه هم اتفاق افتاد که در خانه ماندن های طولانی باعث شد افراد درک بهتری از یکدیگر داشته باشند  و آمارهایی هم از بهتر شدن رابطه جنسی ارائه شد. در واقع دو طیف این جریان اتفاق افتاد.  

کشاورز گفت: طبق پژوهش های صورت گرفته تعداد روابط جنسی در دوران کرونا بالا رفته بود؛ اما کیفیت آن ها برای زن ها افت روند کاهشی داشت.

 

منبع

ادامه مطلب

سردرد پس از رابطه جنسی

سردرد پس از رابطه جنسی

این نوع سردرد پس از انجام فعالیت جنسی بوجود می آید، خصوصا پس از ارگاسم. اغلب درد در ناحیه سر و گردن شروع شده و با افزایش هیجان جنسی به شدت درد اضافه می گردد یا ممکن است بصورت درد ناگهانی هنگام قبل یا حین ارگاسم تجربه شود.

اکثر این نوع سردردها نگران کننده نیستند اما گاهی هم می تواند بعلت مشکلاتی در عروق خونرسان مغز باشند که موضوع جدی است.

انواع سردرد هنگام رابطه جنسی:

  • درد کند در ناحیه سر که با افزایش هیجان جنسی شدت درد بیشتر می شود
  • سردرد ضرباندار، ناگهانی و با شدت بالا که هنگام دستیابی به ارگاسم ایجاد می شود

در برخی از افراد این ممکن است هر دو نوع گزاش شود.اکثر سردردها در طی چندین دقیقه برطرف می گردند و گاهی ممکن است تا چندین ساعت تا چند روز ادامه داشته باشند. در اکثر افرادیکه سردرد بعد از رابطه جنسی دارند دوره هایی از سردرد خوشه ای برای چندین ماه وجود دارد و احتمال دارد حتی این نوع سردرد در زمانی که رابطه جنسی وجود ندارد نیز بری سال ها در فرد باقی بماند. بیش از نیمی از کسانی که سردرد بعد از رابطه جنسی دارند حتی تا 6 ماه اینگونه سردردها را تجربه می کنند و در برخی ممکن است صرفا یک باربصورت یک حمله سردرد در طول زندگی گزارش شود.

علل سبب ساز:

هر نوع فعالیت جنسی که منجر به ارگاسم گردد می تواند آغاز کننده این نوع سردرد باشد. علت بروز این سردردها:

  • حباب ناگهانی و اتساع عروقی در عروق اینتراکرانیال ( آنوریسم اینتراکرانیال)
  • ارتباط ناهماهنگ عروقی بین شریان و ورید در مغز ( مالفورماسیون های عروقی)
  • پارگی عروقی و خونریزی ( دایسکشن)
  • سکته
  • بیماری عروق کرونر
  • استفاده از داروها از جمله قرص های پیشگیری از بارداری
  • علل التهابی

عوامل خطر:

این نوع سردرد می تواند در هر فردی ایجاد گردد اما ریسک فاکتورها شامل:

  • جنسیت مرد
  • داشتن سابقه میگرن

پیشگیری:

قطع رابطه جنسی قبل از دستیابی به ارگاسم، فعالیت محدودتر در رابطه جنسی، بررسی توسط پزشک

ادامه مطلب

سلامت جنسی در دوران سالمندی: یک نیاز فراموش شده

سلامت جنسی در دوران سالمندی: یک نیاز فراموش شده

در سال 2006 حدود 500 میلیون نفر سالمند در جهان وجود داشت.جمعیت سالمندان جهان از ۲۰۵ میلیون نفر در سال ۱۹۵۰ به ۹۶۲ میلیون نفر در سال ۲۰۱۷ افزایش یافته است که دو سوم این جمعیت در کشورهای کم درآمد یا با درآمد متوسط (مانند ایران) زندگی می‌کنند. پیش بینی می شود که تا سال 2030 جمعیت سالمندان به یک بیلیون نفر برسد.طبق پیش‌بینی‌ها تا سال ۲۰۵۰ جمعیت سالمندان جهان ۲ برابر می شود که نشان دهنده سالخوردگی جمعیت جهان است. افزایش جمعیت سالمندان تأثیر مستقیم بر راهبردها و سیاست‌های کشوری، از جمله در زمینه سیاست‌های بهداشتی و درمانی دارد و سلامت جنسی و سلامت روان سالمندان نیز بخش مهمی از حوزه بهداشت و درمان را تشکیل می‌دهد. کیفیت زندگی مقوله‌ای چند بعدی است و با داشتن زندگی جنسی سالم و رضایت بخش، ارتباط تنگاتنگ دارد. ابعاد کیفیت زندگی شامل رضایت‌مندی از زندگی، داشتن رفاه و سلامتی، شادکامی، مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، مثبت‌اندیشی، ارزشمند دانستن خود، خود کارآمدی، احساس کنترل بر زندگی، داشتن اختیار در تصمیم‌گیری و استقلال است. بنابراین کیفیت زندگی، فرایندی پویا در تمام عمر است نمی‌توان داشتن فعالیت جنسی سالم و رضایت‌بخش را از مؤلفه‌های کیفیت زندگی در دوران سالمندی کنار گذاشت.

کاهش گیرنده های "بتاآدرنرژیک" و گیرنده های "کلی نرژیک" باعث می شود تا فعالیت آلفا آدرنرژیک افزایش یابد. این موضوع با ظرفیت آزاد شدن ماهیچه های صاف موجود در اجسام غاری که برای ایجاد نعوظ  بسیار پراهمیت است در تقابل است.  افزایش بافت همبند در آلت نیز از میزان قابلیت اتساع آن می کاهد و بعلاوه از حساسیت آلت نیز کاسته می شود.

به این ترتیب در نهایت ایجاد نعوظ به تحریک بیشتر ناحیه آلت و اسکروتوم و همچنین زمان بیشتری نیازمند می شود. البته همین موضوع باعث می شود تا اختلال انزال پیش از موعد  یا آنچه به انزال زودرس معروف است در این سنین کمتر مشکل ساز باشد. بعلاوه ارگاسم ممکن است کوتاهتر شده و خروج منی با شدت کمتری همراه باشد. دوره عدم پاسخ مجدد به تحریک جنسی متعاقب ارگاسم (Refractory period) با افزایش سن بطور طبیعی افزایش می یابد (از چند ساعت تا حتی یکی دو روز).

همان تغییراتی که در گیرنده های بتا و سیستم "کلی نرژیک" اتفاق می افتد در زنان نیز کاهش پتانسیل لغزنده سازی ترشحات واژن به دنبال تحریک جنسی را موجب می گردد. به این ترتیب ممکن است زمان بیشتری برای ایجاد لوبریکاسیون لازم باشد و لذا شریک جنسی باید به این نکته توجه نماید.اگرچه گاه رسیدن به ارگاسم نیز می تواند به مدت زمان بیشتری نیاز داشته باشد ولی تاکید می شود که با افزایش سن در ظرفیت ارگاسمی یک زن یا توانایی او در رسیدن به ارگاسم هیچ خللی وارد نمی شود.

به این ترتیب در زنان و مردانی که از سطح سلامتی خوبی برخوردار هستند به شکل بالقوه هیچ سقف سنی برای فعال بودن از نظر جنسی وجود ندارد. البته ملاحظات فرهنگی و اجتماعی از جمله تعیین کننده های جدی در رفتار جنسی سالمندان محسوب می شوند و لذا برای امکان برخورداری سالمندان از مواهب زندگی فعال زناشویی، فرهنگ سازی و تلاش برای کمرنگ نمودن تدریجی برخی تابوها در این خصوص از جمله مسئولیت های متخصصین حوزه سلامت، فرهنگ، حقوق و اخلاق است.

فرایند تصلب شرایین  عملاً از روزهای نخست زندگی یک انسان شروع می شود و با افزایش سن ادامه می یابد. هرچه سن بالاتر می رود، قابلیت ارتجاعی عروق کاهش پیدا می کند و به علاوه به دنبال آسیب به سنگفرش پوشاننده داخل عروق اندوتلیوم وتلاش بدن برای ترمیم این آسیب ها، پلاک های آترومی در شریان ها تشکیل شده و به تدریج بزرگتر می شوند و می توانند بر حسب محلی که در آن تنگی ایجاد کرده اند علائم و عوارض مختلفی را ایجاد نمایند. عواملی مثل بالا بودن فشار خون، چاقی، مصرف دخانیات، دیابت و بالا بودن کلسترول خون، این فرایند را تسریع می کنند. طبیعی است که هرچه قطر شریان کمتر باشد، ایجاد تنگی و حتی گرفتگی رگ زودتر دردسرساز خواهد شد.

شریان های تغذیه کننده بافت های نعوظی آلت نیز از این قاعده مستثنی نیستند و از آنجایی که بسیار باریک هستند (حدود یک چهارم قطر عروق کرونر که به قلب خونرسانی می کنند) نسبتاً زود یعنی با 50 درصد کاهش در قطر فضای داخلی رگ، علائم بیماری را آشکار می کنند. امروزه اختلال نعوظ  را به عنوان یک وضعیت پیش بینی کننده گرفتاری های عروق کرونر قلب درنظر می گیرند.به لحاظ اپیدمیولوژیک نیز ۴۵ تا ۶۵ درصد از آقایانی که بیماری قلبی عروقی دارند، بطور همزمان با اختلال در نعوظ نیز درگیر هستند.

یکی دیگر از مشکلاتی که با افزایش سن خودنمایی می کند، چاقی است. چاقی با مکانیسم های مختلف برای سلامت فرد زیان آور است و از جمله شانس بیشتری را برای اختلالات عروقی نعوظ ایجاد می کند. به علاوه چاقی خود عامل خطر برای بروز دیابت است و حدود 50 درصد از افراد مبتلا به دیابت بالای 65 سال به اختلال در نعوظ مبتلا هستند. دیابت افزون بر درگیری عروقی، با آسیب به اعصاب انتهایی نیز می تواند موجب کاهش ظرفیت نعوظ در مردان شود.

از طرفی میل و عملکرد جنسی تا حد زیادی به سطوح هورمونی تستوسترون وابسته است. این در حالی است که برآوردها نشان می دهند که با گذشتن از مرز ۴۰ سالگی، میزان تستوسترون خون در مردان هر سال حدود یک درصد کاهش می یابد. اگر این کمبود ظرفیت تولید تستوسترون در سالمندی از حدی فراتر رود می تواند منجر به علائمی تحت عنوان سندرم کمبود تستوسترون (Testosterone deficiency syndrome) شود . کاهش توده و قدرت عضلانی، خلق افسرده و کاهش قدرت شناختی، کاهش میل جنسی و توان دستیابی به نعوظ جزو علایم این سندروم است. اگرچه کمبود هورمون با اختلال در نعوظ مرتبط است ولی همانطور که قبلاً اشاره شد، مشکلات عروقی و انتقال عصبی سهم بسیار بیشتری در ایجاد این اختلال دارند. اگر سطح هورمون بالای ۱۲ nmol/L   باشد تجویز هورمون موردی ندارد. در مورد سطوح هورمونی بین ۱۲-۸ با توجه به علائم و شرایط فرد ممکن است درمان هورمونی قابل توصیه باشد. اگر میزان هورمون زیر  ۸ nmol/L باشد جایگزینی هورمون کاملاً منطقی است.

بلاخره آن که مشکلات ادراری (که در حدود ۴۰ درصد مردان سالمند وجود دارد) مثل تکرر ادرار، نیاز به تخلیه ادرار در طول شب، دردناک یا سخت بودن خروج ادرار، بی اختیاری و نشت ادرار در شرایطی که مثانه پر است و تخلیه ناکامل ادرار که قبلاً از آنها تحت عنوان "پروستاتیسم" یاد می شد و امروزه به "علائم مجرای ادراری تحتانی " معروف هستند، می توانند باعث اختلال در نعوظ (در مورد مکانیسم آن هنوز ابهام وجود دارد) و همچنین مشکل در انزال و حتی انزال دردناک شوند.

تفاوت های زن و مرد در رفتار و پاسخ جنسی تنها به جنبه های جسمی محدود نمی شوند. به عنوان مثال ارگاسم در مردان (که بطور معمول با انزال همراه است) اغلب تامین رضایت جنسی محسوب می شود؛ ولی صرف ارگاسم در زنان  به مفهوم تامین "رضایت جنسی"   نیست و مطالعات اخیر نشان می دهند که گاه رضایت جنسی در زنان حتی بدون تجربه ارگاسم هم حاصل می شود. بنابراین مفهوم رضایت جنسی در زنان به مراتب پیچیده تر از آقایان است و ارتباط آن با موضوع مورد بحث ما این است که پژوهش های آینده نگر نشان داده اند که مردان دارای روابط جنسی بیشتر شانس بیشتری برای طول عمر داشته اند، در حالی که این افزایش شانس برای زنان تنها وقتی به لحاظ آماری تایید شد که زنان روابط جنسی "رضایت بخش" بیشتری را گزارش کرده بودند.

در مورد بیماری های رایج در زنان سالمند، پدیده تصلب شرایین و بیماری های قلبی عروقی اگرچه دیرتر ولی به هرحال زنان را نیز درگیر خواهند نمود؛ البته در مقایسه با مردان کمتر باعث اختلال عملکرد جنسی خواهند شد مگر آن که با تغییرات خلقی مثل افسردگی همراه شوند. برخی داروهای کنترل فشار خون ممکن است بر روی لوبریکاسیون و حتی ارگاسم تاثیرات منفی داشته باشند که باید مد نظر همکاران محترم پزشک باشد.

چاقی در این دوران می تواند بر عملکرد و رضایت جنسی تاثیرگذار باشد. البته این موضوع تا حدی نیز به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی مرتبط است. مثلاً در مطالعه ای در ایتالیا زنان چاق عملکرد و رضایت محدودتری را گزارش کردند، در حالی که این یافته در مطالعه ای دیگر در مورد زنان کشور ترکیه مشاهده نشد. به هر حال تصویر بدنی  از خود برای اغلب خانم ها و در هر سنی یک متغیر مهم در زندگی جنسی است.  

 دیابت (نوع یک و دو) می تواند هر سه حیطه میل جنسی، واکنش به تحریکات جنسی و رسیدن به ارگاسم را دچار اختلال کند به ویژه اگر با زمینه افسردگی همراه شود. لذا کنترل دیابت (هرچه زودتر و در سن کمتر) برای حفظ عملکرد و سلامت جنسی در خانم ها هم  بسیار حائز اهمیت است.

صرف نظر از بیماری های معمول در این دوران باید توجه داشت که عملاً به دنبال عبور از پدیده یائسگی (Menopause) و توقف کار تخمدان ها، تغییرات بیولوژیک جدی در بدن بوجود می آیند که می توانند بر عملکرد جنسی افراد تاثیرگذار باشند. منبع عمده استروژن در این سنین هورمون های آندروژنی هستند که به استروژن تبدیل می شوند. کمبود استروژن می تواند با تغییرات زیر همراه باشد:

- کم پشت شدن موهای ناحیه تناسلی

- کم شدن چربی زیرپوستی در ناحیه تناسلی که گاه می تواند زمینه ایجاد سیستیت (التهاب مثانه) بعد از مقاربت را فراهم آورد.

- واژن ممکن است کمی کوتاهتر شده و قابلیت ارتجاعی کمتری داشته باشد و به علاوه سطح پوشاننده آن (اپیتلیوم) شکننده تر باشد. عدم توجه به این تغییرات در واژن و لزوم حفظ لوبریکاسیون کافی (حتی با استفاده از ژل های لوبریکانت ) ممکن است به درد در حین رابطه جنسی منجر شود.

علاوه بر کمبود استروژن ، با توقف کار تخمدان ها، حدود نیمی از ظرفیت تولید آندروژن (هورمون های مردانه که عامل اصلی تحریک میل جنسی در هر دو جنس هستند) نیز کاسته می شود. این موضوع ممکن است بر میل جنسی تا حدی تاثیر بگذارد.

بی اختیاری ادرار در خانم های مسن، مشکل ناشایعی نیست. اما در مورد این که این بی اختیاری حین فعالیت جنسی (به ویژه به هنگام ارگاسم) چقدر می تواند مشکل ساز باشد اختلاف نظر وجود دارد (شیوع از ۳ درصد تا ۲۵ درصد!).

سن بالا با وجود تجربه، دانش و مهارت های روانی اجتماعی بیشتر، تضمین کننده مواجه نبودن زن و مرد با مشکلات زناشویی نیست. بنابراین مناسبات زناشویی مثل گذشته، کماکان از روابط جنسی زوجین تاثیر می پذیرد و البته روابط جنسی آنها نیز بر مناسبات زندگی مشترک اثرگذار است. اختلالات عملکرد جنسی و نبود سلامت جنسی در یکی از زوجین نیز می تواند موجب اختلال عملکرد جنسی در طرف مقابل شود.

مطالعات نشان داده اند که شایعترین شکایت جنسی در مردان سالمند اختلال نعوظ است که به علت کاهش در گیرنده های کولینرژیک و بتا ادرنرژیک و افزایش در فعالیت آلفا آدرنرژیک می باشد. در زنان شایعترین اختلال در برانگیختگی جنسی( کاهش لوبریکاسیون/خیسی واژن) و سپس اختلال میل جنسی است.

توجه به نیازهای سلامت جنسی سالمندان و نگاه چندبعدی و بین رشته ای در این زمینه موجب ارتقا سلامت و رضایت مندی و کیفیت زندگی آنان می گردد.

 

ادامه مطلب

زندگی جنسی پس از یائسگی

زندگی جنسی پس از یائسگی

یائسگی یک مرحله طبیعی از زندگی زنان است و زمانی روی می دهد که زن ، قدرت باروری خود را از دست می دهد ، تخمدان ها قدرت کافی برای انجام اعمال فیزیولوژیک و طبیعی دوران باروری خود را ندارند و تخمک گذاری اتفاق نمی افتد ، در این مرحله ابتدا قاعدگی ها نامنظم شده و سپس فرد ، قطع دائمی قاعدگی را تجربه می کند.یائسگی قطعی ، هنگامی اتفاق می افتد که زن یک سال از آخرین قاعدگی اش گذشته باشد که معمولا این امر در سنین 45 تا55 سالگی و به طور متوسط در 50 سالگی رخ می دهد.مسائل ارثی بر روی سن یائسگی بسیار موثر است و معمولا زنان در حوالی سنی یائسه می شوند که مادر و یا خواهر شان در آن سنین یائسه شده اند. برخی اتفاقات مثل عادت زندگی و مداخله های پزشکی ، الگوهای طبیعی سن یائسگی را تغییر می دهند .

تعدادی از علائم مربوط به یائسگی معمولاً پیش از یائسگی آغاز می شود ، اما سطح پائین استروژن به مدت چند سال علائمی را ایجاد نمی کند و تا یائسگی قطعی مورد توجه قرار نمی گیرد . با گذشت زمان ، سطح پائین استروژن روی سلامت استخوان و قلب و عروق و سایر ارگان ها تاثیر می گذارد . در بعضی افراد ، یائسگی به علت مداخلات پزشکی و درمان مثل برداشتن یا آسیب تخمدان ها و رحم اتفاق می افتد . در بسیاری از موارد این نوع یائسگی ، نتیجه جراحی است اما پرتو درمانی ، شیمی درمانی و برخی داروها نیز می تواند عملکرد تخمدان را متوقف  سازد و فرد را یائسه کند . اگر قطع قاعدگی قبل از سن 40 سالگی روی دهد ، در این صورت فرد دچار یائسگی زودرس شده است .

  • رابطه جنسی پس از یائسگی:عوامل تاثیر گذار

بسیاری از زنان با ورود به دوران یائسگی، دچار مشکلات جنسی می‌شوند. کاهش میل جنسی در دوران یائسگی به دلیل کاهش استروژن می‌تواند باعث شود که تحریک پذیری جنسی زنان کمتر شود و حتی مقاربت جنسی دردناک‌تر باشد. تغییر میزان هورمون‌ها قبل و در دوران یائسگی می‌تواند بر سلامت روانی زنان تاثیر بگذارد و همین امر باعث کاهش میل جنسی خواهد شد. برخی از زنان پس از یائسگی میل جنسی بیشتری دارند. دلیل این امر می‌تواند از بین رفتن ترس از باردار شدن باشد. همچنین، بسیاری از زنان یائسه اغلب مسئولیت کمتری دارند و به همین دلیل در نهایت آرامش می‌توانند رابطه جنسی لذت بخشی را تجربه کنند. 

-تغییرات واژن:خشکی واژن که پزشکان آن را تحلیل بافت واژن می نامند از علائم دیررس کاهش استروژن در دوران یائسگی است.از آنجایی که استروژن بافت های واژن را مرطوب و انعطاف پذیر می کند ، دوره های پیوسته ی کاهش استروژن موجب خشکی و انقباض بافت واژن می شود. زنان با احساس اصطکاک و نزدیکی دردناک،به وجود خشکی واژن پی می برند.

- گرگرفتگی :شایع ترین علامتی است که اکثریت زنان در دوران یائسگی تجربه می کنند.این حالت با گرم شدن شدید قسمت بالایی بدن(سر،صورت،گردن وقفسه سینه) شروع می شود.و ممکن است مثل موجی کل بدن را فرا گیرد.پس از آن فرد دچار تعریق شده احساس سرما می کند.این اختلال بیشتر در شب اتفاق می افتد ومانع از خواب و استراحت می شود.

- بی اختیاری ادرار :این وضعیت طی سال ها ی پیش و پس از یائسگی شایع تر از سال های اولیه باروری است.با کاهش استروژن بافت های مجاری ادرارخشک ترونازک ترمی شود وعضلات کشش خود را ازدست می دهد.بی اختیاری ادرار زمانی تجربه می شود که فرد نمی تواند ادرارخود راهنگام خنده،ورزش،عطسه کنترل کند .مجاری ادرار در حالت طبیعی به استروژن نیاز دارد تا شکل و کشش و غضلانی خود را حفظ کند و بعد از کاهش سطح استروژن نمی تواند جریان ادراررا مسدود کند.

-علائم عصبی و روانی:اختلال خواب، خستگی، اضطراب،افسردگی،تغییر خلق،افزایش حساسیت، استرس، فراموشی و افکار مبهم، کاهش میل جنسی

-علل اجتماعی: یائسگی برای بسیاری از زنان از دست دادن نقش زنانگی و مترادف با دوران ناامیدی و پیری است. در برخی از زنان پس از یائسگی روابط بین فردی با همسر نیز دستخوش تغییر می گردد و بیش از گذشته دچار بحران در نقش اجتماعی خود می گردد که این موضوع بر کارکرد جنسی زنان موثر است.

عوامل دیگری که ممکن است در کاهش میل جنسی در دوران یائسگی و بعد از آن تأثیر گذار باشد، عبارتند از:

  • پرولاپس رحم
  • اختلالات خواب
  • افسردگی یا اضطراب
  • استرس
  • مصرف برخی از داروها

 

  • توصیه هایی برای روابط جنسی بهتر پس از یائسگی:
  • داشتن روابط جنسی منظم
  • استفاده از روان کننده ها ( لوبریکانت)
  • کاهش استرس
  • تمرینات کگل
  • صمیمت زناشویی
  • تغذیه سالم و فعالیت بدنی
ادامه مطلب

اختلال درد جنسی در زنان: واژینیسموس

اختلال درد جنسی در زنان: واژینیسموس

اغلب زنان، واژینیسموس را به صورت انقباض و درد ناگهانی، در هنگام نزدیکی، توصیف می کنند. این مشکل ناشی از انقباض خود به خود و غیرارادی عضلات کف لگن است و اراده فرد در آن نقشی ندارد. و در اوایل خانم تمایل شدید به ارتباط جنسی دارد و تحریک پذیری زیاد است اما به مرور زمان تجربه درد و ترس از رابطه دردناک منجر به بروز بی میلی جنسی در زن می گردد . زنان ممکن است در هر سن و مرحله ای از زندگی شان، واژینیسموس را تجربه کنند. این عارضه براساس زمان شروع و بروز درد به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم بندیی می شود. واژینیسموس اولیه به مواردی اطلاق می شودکه زن در اولین تجربه جنسی دچار انقباض واژن شود و مرد در هنگام دخول با مانع مواجه می شود. واژینیسموس ثانویه، به تجربه انقباضات واژن بعد از یک دوره رابطه جنسی موفق گفته می شود و زن ممکن است پس از سال ها انجام رابطه جنسی بر اثر مشکلی مانند عفونت و بیماریهای روانپزشکی و اختلاف با همسر خود ، دچار درد و انقباض در هنگام دخول شود.

علل واژینیسموس

اختلال واژینیسموس یک بیماری سایکو سوماتیک است. یعنی هم دلایل جسمی و هم دلایل روانی دارد که هر دوی آنها به یک اندازه مهم هستند. قبلا تصور می شد که این بیماری، یک بیماری روانی و ذهنی است. اینها تصورات اشتباهی بودند که از طرف جامعه و همسر به خانم ها القا می شدند. اما دلایل جسمی در بروز این بیماری نقش مهمی دارند.تجربیات زندگی برای افراد گوناگون، متفاوت بوده است و بدن برخی زنان با واژینیسموس به انجام فعالیت جنسی واکنش نشان می دهد. مقاربت شتابزده در شب اول ازدواج و تجربه دردناک ناشی از این مسئله، نا آگاهی از آناتومی و عملکرد دستگاه تناسلی زن و نیز نا آشنایی با روش های فعالیت جنسی، تحصیلات و ترسهای مختلف از عمده ترین علت هایی هستند که باعث بروز این اختلال می شوند. بعضی از علت های واژینیسموس در زیر آمده است:

– سابقه بیماری، جراحی و مداخلات پزشکی

– تفاوت های فرهنگی زن و شوهر درباره روابط جنسی

– ترس از آسیب و صدمه شدید در طی نزدیکی

– اطلاعات غلط و نا آگاهی درباره فعالیت جنسی یا احساس گناه در این مورد

– دریافت اطلاعات غلط از والدین و همسالان درباره روابط و فعالیت جنسی

– سابقه خشونت و سوء استفاده جنسی

– سابقه دخول ناموفق

-تحصیلات بالا

-سابقه اضطراب و ترس

– ترس از عفونت

– ترس از بارداری و …

درمان:

گریدهای مختلف واژینیسموس را می توان با ریلکس کردن عضلات واژن و جلوگیری از انقباض آنها درمان کرد. درمانگران با توجه به شدت عارضه و دلایل  از روشهای مختلف برای درمان دخول ناممکن استفاده می کنند.روش های درمانی شایعتر: مشاوره و آموزش و رفتاردرمانی، استفاده از دیلاتورها و روش های درمانی کمتر شایع:  استفاده از لیزر، بوتاکس و...

منبع: ESSM Manual of Sexual Medicine,2015

 

 

ادامه مطلب

اختلال نعوظ در مردان

اختلال نعوظ در مردان

روابط جنسی یکی از مهمترین ارکان زندگی زناشویی می‌باشد، ناتوانی و اختلال در برقراری روابط جنسی یکی از شایع ترین مشکلات بین زوجین است که در صورت عدم ریشه یابی و درمان، می‌تواند پایه‌های زندگی را سست نماید.اختلال نعوظ در مردان یکی از مهمترین مشکلات جنسی در مردان قلمداد می شود.

نعوظ یا ارکشن :

به بزرگ و سفت شدن آلت تناسلی در مردان نعوظ یا ارکشن (erection) گفته می‌شود. در نعوظ بافت‌های اسفنجی در آلت مردانه پر از خون می‌گردد و این اندام حالت سفت به خود می‌گیرد تا برقراری رابطه جنسی میسر باشد. برای این که نعوظ الت تناسلی ایجاد شود، باید قسمت‌های مختلف بدن با یکدیگر هماهنگ شوند. جهت ایجاد نعوظ و حفظ آن، هماهنگی بین روان، مغز و دستگاه اعصاب مرکزی و محیطی، هورمون‌ها، عروق خونی شامل شریان و ورید جهت ورود خون به داخل آلت و عدم خروج آن از این بافت ضروری است. وقتی تمام این دستگاه‌ها با هم کار کنند دو جسم غاری بزرگ شبیه اسفنج موجود در داخل آلت با خون پر شده و بزرگی و سفتی آلت ایجاد می‌گردد و نعوظ با موفقیت انجام می‌شود.در طول مدت نعوظ و رابطه جنسی تا زمان خروج مایع منی و انزال، دریچه‌های وریدی بسته هستند بنابراین نعوظ تداوم می‌یابد. پس از انزال دریچه‌های وریدی باز شده و با خروج خون از آلت تناسلی نعوظ خاتمه میابد و آلت تناسلی به حالت اولیه بر می‌گردد. لازم به ذکر است که در افراد بطور طبیعی چندین بار به هنگام خواب و در صبحگاه نعوظ اتفاق می‌افتد که به آن نعوظ صبحگاهی می گویند.

علائم اختلال نعوظ :

در صورتی که مشکلات زیر به صورت منظم رخ دهند احتمال اختلال نعوظ وجود دارد:

  • ناتوانی در رسیدن به نعوظ
  • ناتوانی در نگه داشتن نعوظ طی فعالیت های جنسی
  • کاهش علاقه مندی به فعالیت جنسی

دیگر اختلالات جنسی مرتبط با اختلال نعوظ شامل موارد زیر می باشد:

  • زود انزالی
  • تاخیر در انزال
  • نرسیدن به ارگاسم بعد از چندین تحریک

دلایل احتمالی زیادی برای اختلال نعوظ وجود دارند که شامل اختلالات احساسی و فیزیکی می شوند. بعضی از دلایل معمول شامل:بیماری قلبی عروقی    ، دیابت، فشارخون بالا، چربی خون بالا،     آسیب به دلیل سرطان و یا جراحی، جراحت های فیزیکی،   چاقی، سن بالا، استرس و اضطراب، مشکلات رابطه ای،مصرف مواد مخدر،مصرف الکل، کشیدن سیگار

علل اختلال نعوظ:

  1. علل روانی
  2. علل عروقی و شریانی
  3. اختلالات هورمونی
  4. اختلالات عصبی
  5. داروها

درمان اختلال نعوظ

اختلال نعوظ  از مشکلاتی است که می‌تواند قابل درمان باشد. مواردی که در زیر به آنها اشاره می‌نماییم، می‌توانند به رفع این عارضه کمک کنند و حتی درمان قطعی آن باشند. این عوامل عبارتند از:

  • اصلاح سبک زندگی
  • مصرف داروها
  • روان درمانی
  • واکیوم
  • تزریق دارو داخل آلت
  • پروتز
  • استفاده از شاک ویو

منبع:ESSM Manual of Sexual Medicine ,2015

 

 

ادامه مطلب

پارافیلیا یا انحراف جنسی

پارافیلیا یا انحراف جنسی

پارافیلیا به وضعیتی گفته می‌شود که برانگیختگی و لذت جنسی فرد، وابسته به افکار یا رفتارهای جنسی غیرطبیعی و افراطی باشد. پارافیلیا ممکن است حول موجودیتی خاص (مانند کودکان، حیوانات، لباس زیر و… ) یا حول اعمالی خاص (ایجاد درد، عریان‌گرایی و…) باشد. بیشتر گونه‌های پارافیلیا در مردان شایع‌تر از زنان است. تمرکز وسواس‌گونه‌ای که در افراد شکل می‌گیرد، معمولا محدود به نوع خاصی است و تغییر نمی‌کند. در پارافیلیا، درگیری ذهنی فرد حول موجودیت یا عملی خاص به‌حدی است که بدون آن به ارضای جنسی نمی‌رسد.

پارافیلیا شامل رفتارهای جنسی‌ای است که از نظر جامعه، ناخوشایند، غیرطبیعی و غیرمعمول هستند. رایج‌ترین انواع پارافیلیا، بیماری پدوفیلی یا کودک‌کامی (میل به رفتار یا رابطهٔ جنسی با کودکان)، بدن‌نمایی (نمایش اندام جنسی در برابر افراد غریبه)، تماشاگری جنسی یا چشم‌چرانی، و تن‌مالی (لمس دیگران بدون رضایت آنها) هستند. در مقابل، یادگارخواهی یا فِتیش (میل به موجودیت بی‌حرکت)، خودآزاری جنسی، دیگرآزاری جنسی و دگرجنس‌پوشی (برانگیختگی جنسی با پوشیدن لباس جنس مخالف) کمتر شایع هستند. برخی از این رفتارها غیرقانونی هستند و بیشتر افرادی که تحت درمان اختلالات جنسی هستند، اغلب به‌خاطر رفتارشان دچار مشکلات قانونی شده‌اند. باید بدانید طبقه‌ای با عنوان «دیگر اختلالات جنسی ویژه» در زیرمجموعه‌ٔ پارافیلیا قرار می‌گیرد که به مواردی اشاره دارد که تاکنون نامی برای آنها تعریف نشده است؛ مانند حالت‌هایی که با جسد، ادرار و تماس‌های‌ تلفنی مستهجن سروکار دارند.

دلیل بروز انواع اختلال پارافیلیا به‌روشنی مشخص نیست. روان‌تحلیلگران معتقدند فرد مبتلا به پارافیلیا مایل به تکرار یا بازگشت به عادتی جنسی است که در کودکی‌اش شکل گرفته است. به‌عقیدهٔ رفتارشناسان، این اختلال‌ها در طول فرایند شرطی‌شدن ایجاد می‌شوند. شیئی که در حالت عادی هیچ جنبه‌ٔ جنسی ندارد، وقتی پیوسته در ارتباط با رفتارهای جنسی دیده شود، به شیئی جنسی و برانگیزاننده تبدیل می‌شود. این مسئله در مورد اعمال و رفتار هم درست است. در برخی موارد، ممکن است عاملی جنبی در بروز این اختلال مؤثر باشد؛ مانند مشکل در برقراری ارتباط رودررو با دیگران.

بر مبنای مدل‌های یادگیری رفتاری، کودکی که قربانی یا تماشاگر رفتارهای نامناسب جنسی بوده است، تقلید این رفتارها را فرا می‌گیرد و در آینده میل بیشتری برای انجام این رفتارها خواهد داشت. بر اساس مدل‌های جبران کمبودها، این افراد از ارتباط جنسی طبیعی و موردپذیرش جامعه، محروم هستند؛ بنابراین به‌دنبال ارضای جنسی از طریق رفتارها و ابزارهایی هستند که موردپذیرش جامعه نیست. تمرکز مدل‌های روان‌شناختی بر رابطهٔ بین هورمون‌ها، رفتارها و دستگاه عصبی بدن با میل به رفتارهای پرخاشگرانه و ترشح هورمون‌های جنسی مردانه است.

روش‌های درمانی شامل روش سنتی تحلیل روانی، هیپنوتیزم و فنون رفتاردرمانی است. اخیرا داروهایی به‌نام «آنتی‌آندروژن» همراه با این روش‌های درمانی به‌طور موقت به‌کار گرفته شده‌اند. این داروها سطح هورمون تستسترون را به‌شدت کاهش می‌دهند. با مصرف این داروها، میل جنسی در مردان کاهش می‌یابد و تصویرسازی ذهنی از صحنه‌های برانگیزاننده‌ٔ جنسی کمتر می‌شود. در نتیجه فرد امکان دریافت مشاوره را بدون فشار عوامل قدرتمند منحرف‌کننده، خواهد داشت. همچنین پژوهش‌ها نشان داده‌اند ترکیب دارودرمانی با رفتاردرمانی شناختی می‌تواند مؤثر باشد.

ادامه مطلب

از ویروس زگیل تناسلی چه می دانید؟

از ویروس زگیل تناسلی چه می دانید؟

ویروس زگیل تناسلی ( HPV) یک ویروس شایع در جمعیت فعال جنسی در سطح جهان است که می تواند منجر به انواع خاصی از سرطان ها در زنان و مردان شود.انتظار می رود با اجرای واکسیناسیون اچ پی وی، تعداد موارد تهاجمی سرطان دهانه رحم به میزان قابل توجهی کاهش یابد. پیش بینی شده است تا سال ۲۰۵۰ تهاجمی ترین موارد سرطان دهانه رحم از کشورهای کمتر توسعه یافته خواهد بود تخمين زده مي­شود که660 ميليون نفر در سراسر جهان مبتلا به عفونت­های تناسلی HPV باشند. شیوع HPV در جوامع مختلف بین ۴۴-۲ درصد و متوسط شیوع جهانی آن ۷/۱۱ درصد ذکر شده است. گرچه آمار دقیقی از تعداد مبتلایان به این بیماری در ایران وجود ندارد ؛ در متاآنالیزی گزارش شده که ۴/۹ درصد زنان ایرانی با پاپ­اسمیر نرمال، HPV مثبت هستند.تشخیص بيماري­هاي مقاربتي، علاوه بر اثرات روانی- عاطفی تأثير عميقي بر کیفیت زندگی و سلامت باروري و جنسي افراد مي­گذارند. شايع­ترين عفونت ويروسي مجاري تناسلي، پاپیلوم انسانی یا HPV است که بیش‌تر از همه در زمان آمیزش جنسی و از طریق تماس مستقیم بین پوست افراد انتقال می‌یابد. بیش از ۱۵۰ نوع یا سوش مختلف از HPV وجود دارد که حدود ۴۰ نوع از آن­ها تناسلی و ۱۵ نوع از نظر سرطان­زایی، پرخطر هستند. بیشتر افراد فعال جنسی حداقل یک بار در طول عمر خود مبتلا به HPV می­شوند (۸۰ درصد). غالباً این عفونت خودبه­خود بهبود می­یابد، اما در مواردی که ویروس مقاوم باشد، می­تواند تغییرات سلولی غیرطبیعی در مخاط و پوست ایجاد، و ضایعات پیش­سرطانی و یا زگیل بروز نماید. 

در مطالعات اپیدمیولوژیک، ارتباط بین HPV و سرطان­های مرتبط با آن حتی از ارتباط بین سیگار و سرطان ریه قوی­تر گزارش شده است ؛ به­طوري­كه بیش از 99 درصد موارد سرطان دهانه­رحم و بیش از ۸۰ درصد موارد سرطان مقعد با عفونت­های تناسلی HPV مرتبط هستند. علاوه بر این دو سرطان، مطالعات یک دهه اخیر با قاطعیت نشان داده­اند که انواع کارسینوژن HPV می‌تواند در زنان و مردان باعث ایجاد دیگر سرطان­های تناسلی (ولو، واژن و آلت مردانه) و همچنین سرطان­های سر و گردن، حلق، قسمت میانی گلو (از لوزه‌ها تا نوک حنجره)، بینی، دهان، زبان و غدد بزاقی گردد. مهم­ترین اثر HPV در کودکان، پاپيلوماي حنجره­اي است، که پاپيلوماتوز تنفسي راجعه نيز ناميده مي­شود و از طریقHPV-6 ، HPV-11 و HPV-17 ايجاد مي­شود. اين عفونت طي عبور از کانال زايمان، از مادري که مبتلا به زگيل تناسلي بوده، به وجود مي­آيد. پاپيلوماي حنجره­اي نادر است، ولي رشد آن ممکن است حنجره را مسدود نموده و تهدیدی برای حیات نوزاد باشد.

تشخیص HPV با آزمایش HPV DNA Testing مطرح می­گردد که به­روش PCR روی نمونه­ای که از دهانه­رحم )در اطراف ناحیه اتصال سنگفرشی-ستونی) توسط برس یا توسط نمونه­برداری از زگیل تناسلی در مایع ویال گرفته شده، انجام می­شود. درمان قطعی برای HPV  وجود ندارد. عفونت‌های خاموش  HPV  می­توانند به صورت فعال درآمده و زگیل و ضایعات پیش­سرطانی ایجاد کنند که می‌توان این ضایعات را از طریق منجمد کردن یا برداشتن با حلقه الکتریکی و یا با عمل جراحی برداشت؛ که روش جراحی (مانند مخروط­برداری) با نگرانی­هایی در زمینه کاهش باروری و اختلال در عملکرد جنسی همراه است. داروهای موضعی را هم می‌توان برای درمان زگیل‌های تناسلی تجویز نمود. احتمال عود زگیل وجود دارد و شخص آلوده به HPV که هیچ زگیل آشکاری نداشته باشد، هم می‌تواند شریک جنسی خود را به این ویروس آلوده سازد. از آنجا که بیشتر موارد عفونت HPV بدون­ علامت و بدون نشانه بوده و می­­توانند خودبه­خود بهبود یابند؛ اکثر مردان و زنانی که دچار این عفونت هستند از این موضوع بی‌اطلاع می‌باشند.از آن جا که استفاده از کاندوم در طول آمیزش جنسی نمی‌تواند به‌طور کامل از شخص در برابر HPV محافظت نماید، همان طور که اشاره شد جهت پیشگیری از HPV در اغلب كشورها تزريق واكسن HPV مورد توجه قرار گرفته است.

ادامه مطلب

سرطان پستان چیست؟

سرطان پستان چیست؟

تمام بدن ما از سلول ساخته شده است. سلول ها بسيار كوچك هستند و فقط بوسيله ميكروسكوپ ديده مي شوند. بطور معمول، سلول ها تكثير مي شوند تا جانشين سلول هاي پير و مرده شوند و يا اينكه در بچه ها، باعث رشد بدن شوند. اين تكثير و ازدياد سلول ها تابع قوانين خاصي است. در هنگام بروز سرطان، رشد و تكثير سلول ها از مهار و كنترل خارج مي شود و تعداد زياد از حدي سلول جديد ايجاد مي شود كه به تدريج، منجر به ايجاد توده يا تومور سرطاني مي گردند.

سلول های سرطانی به سه روش کلیدی مانند سلول های طبیعی عمل نمی کنند. اول، جهش در ژن باعث می شود سلول های سرطاني رشد سریع تر و عمر طولانی تري داشته باشند. سلول های طبیعی رشد می کنند و سپس برای ایجاد سلول های جدید در صورت نیاز مورد تقسیم قرار می گیرند، آنها همچنین هنگامی که قدیمی شده یا آسیب دیده اند، می میرند. در مقابل، سلول های سرطانی سلول های جدیدی را ایجاد می کنند که نیازی به آن نيست و زمانی که پیر و آسیب دیده اند، سریع نمی میرند.

دوم اينكه با گذشت زمان سلولهای سرطانی تشکیل توده ای به نام تومور اولیه می دهند. سلول های سرطانی می توانند به بافت های اطراف رشد کنند. اگردر اين زمان تومور درمان نشود، تومور اولیه می تواند فراتر از دیواره های لوبول یا کانال ها به استروما گسترش یابد. سرطانهای پستان که به استروما رشد نکرده اند، "سرطان سینه غیر تهاجمي" نامیده می شوند. سرطان های پستان که به استروما رشد کرده اند مانند مرحله های I و II، "سرطان سینه تهاجمی" نامیده می شوند.

سوم، بر خلاف سلول های طبیعی سلول های سرطانی می تواند پستان را ترک کند و تومور را در قسمت های دیگر بدن تشکیل دهد. این فرایند متاستاز نامیده میشود. در این فرآیند، سلول های سرطانی از تومور دور می شوند و با خون یا لنفاوی ادغام می شوند. سپس سلول های سرطانی همراه با خون یا لنف از طریق عروق به سایر قسمت هاي بدن می روند. اولين عضو درگير، گره های لنفاوی زیر بغل است. سایت های متداول دور شامل استخوان ها، ریه ها، مغز و کبد می باشند. هنگامی که سلولهای سرطانی در سایر سایت ها قرار می گیرند، می توانند تومورهای ثانویه ایجاد کنند و ممکن است باعث مشکلات عمده سلامتی شوند.

سرطان پستان تقريباً يك بيماري مختص به خانمها است گرچه آقايان نيز مستثني نيستند. شیوع اين بیماري در ايران رو به افزايش است و مبتلايان به سرطان پستان در مقايسه با بیماران مشابه در کشورهاي غربی، حدوداً 10 سال جوان تر هستند. بر اساس اطلاعات غیر رسمی، میزان بروز اين بیماري، 20 نفر درهر 100 هزار زن می باشد.بر اساس آخرين آمار اعلام شده از سوي مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی، میزان ابتلاء به سرطان پستان در بين زنان ايراني 27/5 نفر در هر 100 هزار نفر است، يعنی سالانه بیش از 8 هزار مورد جديد سرطان پستان در ايران تشخیص داده می شود که حدود 7778 مورد آن در بین زنان می باشد. شايعترين سن بروز اين سرطان،45 تا 55 سال است و بروز سرطان پستان در سن زير 30 سال شيوع كمتري دارد.

عوامل مستعد كننده سرطان شامل سن بالا، سابقه فاميلي، نازايي، اولين حاملگي بالاي سن 30 سال، مصرف غذاهاي حاوي چربي حيواني زياد و ... مي باشند. از نظر محل بروز سرطان در پستان، بيشترين قسمتي از پستان كه امكان بروز سرطان را دارد ربع فوقاني خارجي پستان هاست. سرطان پستان اغلب در مجاری تشکیل می شود ، بعد از آن لوبولها و در درجه سوم سایر بافتها.

تغییرات پوست پستان و فرورفتگی نوک پستان می تواند از علایم سرطان پستان باشد. ترشحاتي كه شك به وجود سرطان را بر مي انگيزند:

* ترشحات خوني يا آبكي

* ترشحاتي كه خود به خودي و بدون فشار خارج مي شوند

* ترشحاتي كه از يك پستان و از يك مجراي نوك پستان خارج مي شود

* ترشحاتي كه همراه با توده باشند

* ترشحات پس از يائسگي

در مراحل اوليه بيماري، ممكن است بيمار كاملاً بدون علامت باشد و پس از مراجعه جهت كنترل، شك به وجود سرطان در بيمار ايجاد شود و يا بوسيلة روش هاي تشخيصی مثل ماموگرافي و يا سونوگرافي اين شك تأييد گردد. گاهي پزشك معاينه كننده نيز علامت مهمي در بيمار پيدا نكرده و با انجام روش هاي تشخيصي نظير ماموگرافي وجود يك ضايعه مشكوك به سرطان لزوم پيگيري و تشخيص قطعي بيماري ضرورت مي يابد. بديهي است در صورتي كه ضايعه سرطاني در مراحل اوليه تشخيص داده شود درمان آن با موفقيت بيشتري همراه خواهد بود.

ادامه مطلب

سلامت جنسی در سقط مکرر

سلامت جنسی در سقط مکرر

سقط مکرر یک بیماری شایع در زنان سنین باروری است که مشخصه آن، وقوع دو یا سه بارداری ناموفق متوالی قبل از هفته 20 بارداری، از آخرین دوره قاعدگی که توسط سونوگرافی یا معاینه هیستوپاتولوژیک تایید شده است و شامل بارداری خارج رحمی، مولار و بیوشیمیایی نیز می باشد. هر سال صدها هزار سقط خود به خودی در اروپا رخ می دهد. شیوع سقط مکررخود به خودی تقریبا حدود 15٪ از حاملگی های بالینی تشخیص داده شده، برآورد می شود. ميزان سقط مکرر در زنان در سنين باروري ۱ تا ۳ درصد است . چندین علت علمی برای سقط مکرر، از جمله ناهنجاری های کروموزومی و ژنتیکی ، ناهنجاری های آناتومیکی و تناسلی، ایمونولوژیک، مشکلات غدد درون ریز ، سندرم آنتی فسفولیپیدها و ترومبوفیلی ها و عفونت و فاکتور های محیطی وجود دارد. با این حال، پس از ارزیابی دقیق، در 60% موارد پاتوژنز سقط مکرر ناشناخته است. سقط مکرر یکی از مهمترین رویدادهای منفی زندگی برای هر دو زوج است و رنج قابل توجهی در ارتباط با آن وجود دارد و  به عنوان یک رویداد آسیب‌زننده شناخته می‌شود که منجر به علائم افسردگی، اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و سایر عواقب روان‌شناختی می‌گردد . عدم اطمینان در مورد بارداری باعث می شود که زنان، با یک مکانیسم محافظتی، از بارداری جدید به علت پیش بینی یک شکست دیگر فاصله بگیرند. این دو گانگی اگر طولانی شود با مشکلات عاطفی مداوم و کاهش میل جنسی همراه است . همچنین احساس گناه متعاقب از دست رفتن بارداری این بحران را تشدید می کند. پیامد های روان شناختی سقط مکرر ممکن است برای رابطه زوجین یک تهدید محسوب شود . اگرچه روابط جنسی تنها بخشی از تعاملات بین زوجین را شامل می شود اما برای زوجین با تجربه سقط مکرر، رابطه جنسی و موضوع باروری بیش از دیگر افراد مرتبط می گردند. در نتیجه انتظار می رود سقط مکرر بر رابطه جنسی زوجین تاثیر گذار باشد .

وجود رابطه ی جنسی مطلوب به نحوی که بتواند موجب تامین رضایت طرفین شود، نقش بسیار مهم و اساسی در موفقیت و پایداری کانون خانواده دارد. روابط زناشویی هسته مرکزی نظام خانواده است، در نتیجه خانواده و جامعه سالم وابسته به روابط زناشویی موفق است. در واقع مسائل جنسی از لحاظ اهمییت جزء مسائل درجه اول زندگی زناشویی هستند و رضایت جنسی زوجین از مهم ترین دلایل موفقیت زندگی زناشویی است . زنان هسته مرکزی انرژی در خانواده می باشند. در نتیجه سلامت زن به مفهوم ایجاد انرژی و پویایی لازم در خانواده و انعکاس آن در جامعه تاثیرگزار می باشد. به طور کلی روابط جنسی یکی از اجزای اساسی زندگی هر زن و جزء مهمی از سلامت وی در طول زندگی محسوب می شود. در تمام دنیا صحبت کردن در مورد مسائل جنسی برای دستیابی به سلامت جنسی لازم و ضروری است اما بحث و تحقیق علمی در زمینه مسائل جنسی در فرهنگ های شرقی از جمله ایران ضرورتی دو چندان دارد، زیرا مسائل جنسی در این مناطق اغلب نهفته در فرهنگ سکوت هستند .

اختلالات جنسی تاثیر شگرفی بر کیفیت زندگی، اعتماد به نفس، خلق و خوی، احساس سلامتی ، تعاملات بین فردی و فعالیت های اجتماعی می گذارد. مشکلات جنسی می تواند در تصمیم زوج برای اقدام به طلاق اثرگزار باشد. در حالیکه یک رابطه رضایت بخش و با ثبات می تواند سپری را در برابر بسیاری از چالش های مداوم زندگی برای زنان فراهم نماید .یکی از عواملی که می تواند بر کارکرد جنسی زنان  تاثیر بگذارد موضوع سقط مکرر است، زیرا کارکرد جنسی صرفا موضوعی برای فرزندآوری طلقی می گردد و مساله لذت در مسیر درمان به دست فراموشی سپرده می شود.موضوعی که نیازمند توجه موازی درمانگران و دادن اطلاعات لازم برای پیشگیری از بروز اختلالات جنسی در زندگی جنسی زوجین می گردد.

 

 

ادامه مطلب